دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

حکایت زیبا (481)

سه شنبه, ۲۳ شهریور ۱۴۰۰، ۱۰:۱۳ ق.ظ

خداوند در عوض ، چیز بهتری به او داد ... 👇

🗣 ابن رجب میگوید :

یکی از عابدان ، درمکه بود ؛ آذوقه اش تمام شد و به شدت گرسنه گردید و در آستانه مرگ قرار گرفت. در همان حال که او ، در کوچه های مکه دور می زد ، ناگهان 💎 گردنبند گرانبهایی دید که روی زمین افتاده بود. آن را در آستین خود نهاد و به حرم رفت ؛ آنجا مردی را دید که اعلام میکرد گردنبندش گم شده است.

خودش ، میگوید:

👤 آن مرد ، نشانی گردنبند را به من داد. دانستم که راست میگوید ؛ لذا 💎گردنبند را با این شرط به او دادم که چیزی به من بدهد ؛ اما او ، بی آنکه به چیزی توجه کند و یا چیزی به من بدهد ، گردنبند را برداشت و رفت .

🤔با خودم گفتم : بار خدایا !

برای رضامندی تو این گردنبند را به صاحبش دادم ؛ پس در عوض آن چیز بهتری به من بده .

پس از مدتی این عابد ، به سوی دریا رفت و سوار بر 🛥قایقی شد ؛ ناگهان 🌬 طوفانی خروشان ، وزیدن گرفت و قایق را در هم شکست. این مرد ، بر یکی از تخته های قایق سوار شد و باد ، او را به این سو و آن سو می برد تا اینکه او را به ساحل یک جزیره کشاند. او ، وارد جزیره شد و دید که آنجا 🕌 مسجدی هست و مردمانی هستند که نماز  می خوانند.

او نیز نماز گزارد و سپس مشغول خواندن قرآن شد.

 اهالی جزیره گفتند: 

آیا تو قرآن 📖 خواندن یاد داری؟

میگوید : گفتم بله : گفتند : پس به فرزندان ما قرآن بیاموز .

وی میگوید : من ، به بچه های آنها قرآن آموزش میدادم و آنها ، به من مزد  میدادند .

 سپس چیزی نوشتم. گفتند : آیا به فرزندان ما  نوشتن می آموزی؟

گفتم: بله ؛ پس از آنها مزد میگرفتم و به فرزندانشان نوشتن یاد میدادم .

سپس گفتند : اینجا دختر یتیمی است که پدرش وفات کرده است ؛ آیا میخواهی با او ازدواج کنی؟ 🗣 گفتم : اشکالی ندارد. با او ازدواج کردم و وقتی او را نزد من آوردند ، دیدم که همان 💎 گردنبند در گردن اوست !!!

 گفتم : داستان این گردنبند را برایم تعریف کن.

او تعریف کرد و گفت : پدرم این گردنبند را روزی در 🕋 مکه گم کرده و آن را مردی پیدا نموده و به پدرم باز گردانده است و پدرم همواره در سجده نماز ، دعا میکرد که خداوند به دخترش ، همسری مانند آن مرد بدهد. گفتم : آن مرد ، من هستم .

بدینسان  خداوند ، گردنبند را از راه حلال و مشروع نصیب او کرد ؛ چون چیزی را برای رضامندی خدا رها کرد ، خداوند در عوض آن چیز ، بهتر از آن را به او داد. 

 

در حدیث آمده است: « خداوند پاک است و جز پاک را نمی پذیرد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۰۶/۲۳
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی