دلنوشته (36)
بسم الله الرحمن الرحیم
هیچ انسانی بدون حرکت نیست و حرکت منشأ تعلقات انسان است. تعلّق انسان، انسان را وادار به حرکت میکند،هر چه این تعلّق، متعالیتر باشد، این حرکت و این بیقراری به سمت آن بیشتر میشود. و پاکتر است و تحت حمایت حق تعالی قرار میگیرد این حرکت حرکت مقدسی است لذا شهید برای عمل با حکم خدا با حکم به میل خود مخالفت می کند.خواست خدا را بر خواست خود ترجیع میدهد تا جایی که تمام فکر و ذکرش میشود جلب رضایت خدا در اطاعت از حکم خدا
این همان اوجی است که کسی میخواهد در عرفان به آن برسد، اوجش این است.
باید بگویم اینکه بحث از تعلّقات میکنم، دنبال تعلّقات پست نباشیم. همهی ما راهی یک سمت هستیم.ترک دنیا با انچه جمع کردیم توشه های جمع اوری شده کمک یا بلای فردای ما خواهند بود ببین چه چیزی جمع میکنی
اگر انسان وجودش پر شد از محبّت خدا و حبّ به خدا، همهی این وجود تهی میشود از محبّتهای دیگر، به موضوعات دیگر.و این ارامشی ایجاد میکند که در میان حمایت های مادی و قدرتی بزرگترین توانمندهای دنیا بدست نمیاید
و بلعکس اگر حب خدا نباشد وجود ادمی میشود مجموعه ای از تعلقات که بعضا متضاد یکدیگر و مانع ارامش شخص میشوند در حالی که امکانات اسایشی وجود دارد و تحت تامین بهترین جنگویان است ولی ارامش روحی که نباشد که در دنیاپرستان نیست اینها سرابی بیش نیستند
یکی از دلایل ترساندن، ایجاد وهم کردن، عدم فهم از فرهنگ درونی جامعه است و به تعبیر امام، جامعهای که شهادت دارد، اسارت ندارد.