سخن زیبا (283)
پنجشنبه, ۱۷ تیر ۱۴۰۰، ۱۰:۵۳ ب.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
مردى در برابر "لقمان" ایستاد و به وى گفت:
تو لقمانى، تو برده بنى نحاسى؟
"لقمان جواب داد: آرى."
او گفت:
پس تو همان "چوپان سیاهى؟!"
لقمان گفت:
سیاهى ام که واضح است، چه چیزى
"باعث شگفتى" تو درباره من شده است؟
آن مرد گفت:
"ازدحام مردم" در خانه تو و جمع شدنشان بر در خانه تو و "قبول کردن" "گفته هاى تو..."
لقمان گفت:
""اگر کارهایى که به تو مى گویم، انجام بدهى، تو هم همین گونه مى شوى.!""
گفت: چه کارى؟!
لقمان گفت:
* فرو بستن چشمم، نگهدارى زبانم، پاکى خوراکم، پاکدامنى ام، وفا کردنم به وعده و پایبندى ام به پیمان، مهمان نوازى ام، پاسداشت همسایه ام و رها کردن کارهاى نامربوط. *
◇این؛ آن چیزى است که مرا چنین کرد که تو مى بینى...
۰۰/۰۴/۱۷