دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

دستنوشته های کمیل (187)

سه شنبه, ۲۵ خرداد ۱۴۰۰، ۱۲:۰۰ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم
خدایا کمکم کن تا دری را که تو بستی من بزور باز نکنم و بفهمم که تو بستی
خدایا کمکم کم تا دری را که تو باز کردی به زور نبندم بفهمم که تو باز کردی
خدایا کمکم کن تا بتوانم بفهمم انچه تو میخواهی با انچه که شیطان مرا به ان وسوسه میکند کدام خواست توست کدام وسوسه شیطان است

خدایا من
مثل این آدم خوبا و رفیقات بلد نیستم باهات حرف بزنم...

یه عمر هرکاری بلد بودم کردم
میدونمم اشتباه کردم...
ولی خب الان برگشتم...
سفره مهمونیت برا آدم بدا هم جا داره؟؟
بیا و یک عمر گذشته مارو ندید بگیر...
بیا از امروز با هم صفر صفر شیم و از اول شروع کنیم...
من..اون آدم گناهکارم که سر خم نمیکرد اومده در خونت برا عذر خواهی...
خدایا...
من رگ گردن و اینا نمیفهمم
بغلم‌کن
خدایا دوستت دارم
خدایا شکرت

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۰۳/۲۵
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی