دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

هیچ کس به من نگفت

پنجشنبه, ۵ فروردين ۱۴۰۰، ۰۴:۱۵ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

🥀هیچکس به من نگفت
‌که چرا نشسته ای در هنگام شنیدن آن نام زیبـا که قیام را خاطره آور است...
و من.. چه بسیار تو را شنیده ام و تکانی نخورده ام...

🔷به من نگفتند
امام صادق(علیه السلام) وقتی نام زیبایت را می شنید، تمـــــام قد می‌ایستاد...

🔶آن عالِم پاک دل؛ آیت الله صافی، وقتی در مجلسی که همه قیام کردند، عذر آورد که «من پیرم و پاهایم طاقت ایستادن ندارد! ببخشید» اما بعد از لحظه ای تا مجری نام مبارک تان را به زبان آورد، ناگاه با همه ی زحمتش روی دو پا ایستـــاد در حالی که بسیاری مثل من نشسته بودند و غافل...

🌿آری! او به خود نگفت که بنشین وقتی که همه نشسته اند! شاید خوب می دانست کسی که حاضر نیست از جایش برخیزد چگونه میخواهد منتظرت باشد؟! که “انتــظار” به انتظار نماندن است و بس...

✅منتظران غائب، غائبــند
ومنتظران قائم، قائــــم...
لبّیکــــَ یاقـــائمـ آل محمَّــــد...

📚هیچ کس به من نگفت/ص ۵۶

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۰۱/۰۵
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی