دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

شهید حسن باقری (59)

پنجشنبه, ۵ فروردين ۱۴۰۰، ۰۳:۲۵ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

همسر شهید باقری

شما حدود یک سال و نیم با این شهید زندگی کر دید. او در خانه چطور بود؟

ــ همین طور است. از نظر زمانی کم بود، ولی از لحاظ کیفیت ارزش بالایی داشت. بارها شد که من ده روز ایشان را نمی دیدم . مخصوصاً وقتی عملیاتی صورت می گرفت این زمان بیشتر می شد وتا روزیکه جبهه ها استقرار وثبات پیدا نمی کرد به خانه نمی آمد.آن هم حدود سه یا چهار ساعت . درهمین ساعت های کم آن قدر برخوردش مهربانانه و سنجیده بود که بعد از رفتن او احساس می کردم اگر یک ماه دیگر هم نیاید همین توان معنوی برایم کافی است . وقتی می آمد چشمهایش از فرط کار و بیخوابی سرخ بود واز خستگی صدایش به زحمت در می آمد . همه اش تلاش بود. لحظه ای آرام وقرار نداشت. اما با آن همه خستگی وقتی پایش به خانه می رسید با حوصله می نشست و با من صحبت می کرد . قدردان بود . تقید او به مطالعه برای من بسیار عزیز بود . حتی بعضی از کتابهایی که خوانده بود به من توصیه می کرد بخوانم ، چون فرصت داشتم. از طرف دیگر او به زبان عربی تسلط داشت و متون خوبی برای مطالعه انتخاب می کرد.

این فرصت های دیدار در دزفول بیشتر شد؟

ــ بله !او بیشتر به خانه می آمد ومن هم مادر شده بودم .بچه ام شیرین بود. طبیعی است که بچه فرصت هایی را از مادر می گیرد . از طرف دیگر دزفول شهر پدری من بود . همخانه ای هم داشتم که همسر یکی از سرداران بود .ما هر دو با منطق جنگ آشنا بودیم و به همین خاطر وقتی این مرد بزرگ از جبهه به خانه می آمد آن قدر کار کرده بود که شده بود یک پوست و استخوان وحتی روز ها گرسنگی کشیده بود ، جاده ها وبیابانها را برای شناسایی پشت سرگذاشته بود ، اما در خانه اثری از این خستگی بروز نمی داد.می نشست وبه من می گفت در این چند روزی که نبودم چه کار کرده ای ، چه کتابی خوانده ای و همان حرفهایی که یک زن در نهایت به دنبالش هست .من واقعاً احساس خوشبختی می کردم .

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۰۱/۰۵
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی