دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

سرباز ولایت در مکتب سلیمانی (289)

شنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۹، ۰۷:۵۲ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم
✍️سردار فلاح‌زاده معاون‌ هماهنگ‌ کننده سپاه قدس و استاندار سابق یزد در مسجد روضیه محمدیه(حظیره) یزد: " حاج قاسم ۴ ساعت قبل از شهادت در سوریه خاطره ای از #مهدی_باکری به ما گفت: « زمانی که گلوله‌ای به پیشانی باکری خورد و روی زمین افتاد، قایقی می‌آید که او را به عقب بیاورد اما آن قایق را دشمن می‌زند و پیکر مهدی به رود #دجله می‌افتد، از آنجا به اروند می‌رود و در خلیج فارس به ابدیت می‌پیوندد » حاج قاسم اهل مطالعه بود و روزهای آخر قبل از شهادتش با وجود اینکه انسان کاملی بود کتاب «انسان کامل» شهید مطهری را مطالعه و خلاصه برداری کرده بود...

یک بار حاج قاسم آن هم خصوصی به من گفت: «تا کنون حتی یک قدم هم برای گرفتن پستی برنداشتم» با این وجود حاج قاسم در مقابل کاری که به او سپرده می‌شد بسیار مسئولیت‌پذیر و خستگی‌ناپذیر بود. چندین مرتبه حاج قاسم تا مرز #شهادت پیش رفته بود و مورد هجوم مستقیم رگبار، انتحاری و قناصه دشمن قرار گرفته بود. زمانی که اطراف حلب، فرودگاه دمشق، تدمر و... در محاصره کامل بود، با وجود اینکه حاج قاسم، شیمایی دوران ۸ سال دفاع مقدس بود و نمی‌توانست در ارتفاع پرواز کند ماسک اکسیژن می‌زد و به عنوان اولین فردی بود که با هلی‌کوپتر و  هواپیما درمیان محاصره فرود می‌آمد.

در پاسخ اصرارهای سردار برای رفتن به منطقه محاصره شده توسط داعش، از وضعیت خطرناک منطقه گفتم؛ ایشان در پاسخ گفت:" از هوا، زمین و از جناحین هم آتش ببارد من باید بروم به بچه‌های مردم سر بزنم..."

سردار سلیمانی برای صاحب منزلی که در عملیات آزادسازی بوکمال در دیرالزور سوریه به عنوان مقر استفاده کرده بودند، نامه ای نوشت و در این نامه‌ برای استفاده بدون اجازه از خانه عذرخواهی کرده و نوشته بود: «ما به اهل سنت در همه جا خدمات زیادی انجام داده ایم. من شیعه هستم و شما سنی هستید. اما من هم به نوعی سنی هستم، زیرا به سنت رسول خدا صلی الله علیه و آله اعتقاد دارم و ان شاءالله در راه او حرکت می‌کنم.. و شما هم به نوعی شیعه هستید، زیرا اهل بیت(ع) را دوست دارید.. اولاً از شما عذر می خواهم و امیدوارم عذر مرا بپذیرید که خانه شما را بدون اجازه استفاده کردیم. ثانیاً هر خسارتی که به منزل شما وارد شده باشد، ما آماده پرداخت آن هستیم. من در خانه شما نماز خواندم و دو رکعت نماز هم به نیت شما خواندم و از خداوند متعال خواستارم که عاقبت به خیر شوید.»

 حاج قاسم در حین اقتدار، متواضع و فروتن بود و هر زمان شخصی از نیروها و حتی مردم قصد ملاقات با او را داشتند، ایشان خود بلند می‌شد و به استقبال آن‌ها می‌رفت و حتی دست نیروها را می‌بوسید و صحبت‌های آن‌ها را می‌شنید و در ملاقات با آن ها از الفاظ «قربانتان برم» «کوچیک شما هستم» و... استفاده می‌کرد

حاج قاسم آنقدر متواضع بود که روزی که بوکمال آخرین پایگاه داعش آزاد شد، ایشان به نائب امام زمان(عج) نامه نوشت و این پیروزی را به ایشان تبریک گفت و اعلام کرد دست و پاق رزمندگان را به خاطر مجاهدت‌هایشان می‌بوسم

حاج قاسم فقط پنج ساعت در شبانه روز می‌خوابید و همیشه یک ساعت قبل از نماز صبح بیدار می‌شد و به راز و نیاز با خدا و خواندن #نماز_شب مشغول می‌شد و ما هق هق گریه هاش در دل شب را می‌شنیدیم.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۱۲/۲۳
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی