میتوانیم اما چرا
بسم الله الرحمن الرحیم
میگویند دنیای بدی شده است
انسان ها به خودشان هم رحم نمیکنند
خدا از میانمان رفته است...
چرا تقصیر را به گردن زمین و زمان میاندازید؟
مقصر خودمان هستیم که دستی دستی این دنیا را به کام هم جهنم کرده ایم...
میتوانستیم خوب باشیم و دریغ کردیم!
میتوانستیم به جای اخم و شیشه ی ماشین را بالا کشیدن از آن دختربچه ی گل فروش ، گل نرگسی بگیریم...
میتوانستیم آن پسربچه ی بادکنک فروش را به بستنی قیفی ای دعوت کنیم...
میتوانستیم در گوشه خیابان برای ثانیه ای حال خوب هم بخوانیم و ساز بنوازیم...
میتوانستیم بیبهانه برای همدیگر هدیه بگیریم...
میتوانستیم کنار پیرزن تنهای خانهیسالمندان بنشینیم و چند دقیقه ای گوش به درد و دلهایش بسپاریم...
میتوانستیم...
میتوانستیم...
میتوانستیم...
لااقل میتوانستیم بهم لبخند بزنیم...
و به دلهای ناآرام هم حال خوبی هدیه کنیم ...
به جان همین لبخندهایتان قسم که همه ی اینها میارزد به یک لبخند...
بیایید دست به کار شویم...
باور کنید با همین لبخندها...
دنیا گلستان میشود ...