با سرباز ولایت در مکتب سلیمانی (287)
بسم الله الرحمن الرحیم
سردار سلیمانی مثل همه ما از پدر و مادری معمولی ولی پاک و زحمت کش با کسب حلال متولد شد
تا" َوالْبَلد َّ الطیِّب یَخر ُج نَباتُه بِإ ْذ ِن َربِّه" را معنا کند و خود نیز بصیرت دین شناسانه و صبردیندارانه را درهم آمیخت تا پاک زندگی کرده و پاکیزه به مقام" ِعند َربِّهم یُرزقُون" برسد.
سردار ِ نیز مثل هرفرد مشابه خود هرچه مشهورتر و محبوب تر شد، خطرات بیرونی و خطورات درونی بیشتر او را درمعرض خطر قرار می داد ولی او در این عرصه و کارزار از قدرت نرمی برخوردار بود که تسلیم خطرات خارجی(وساوس شیطانی و تلبیسات ابلیسی شیاطن جنی و انسی) و خطورات داخلی (وهم و خیال و تزئین و تسویلات نفسانی) نشود و باقدرت روحی و باطنی به سیرانفسی اش در مقام شدن و صیرورت وجودی ادامه دهد تا دست ِ خدا او را از باغستان مصطفی(ص) و گلزار و مرغزار عترت(ع) بچیند و بسوی خود ببرد.
بنابراین سردار سلیمانی چون نظامی، امنیتی و مبارزی خستگی ناپذیر علیه داعش بود، سرداردلها نشد.
اگرچه موارد یاد شده بخصوص داعش ستیزی تا داعش زدائی ِ سردار ِ مجاهد نستوه نقش بسیار زیادی در محبوب دلها شدنش داشت و به این اعتباریات زینت و معنا داد اما درحقیقت سردار را اخلاق اسلامی و حسن سلوک، صداقت و مهرورزی، عقلانیت متعالیه دینی، معنویت و اخلاص، مردم داری و درک نسل جوان، انقلابی عاقل و بالغ و مخلص بودن، جلودار بودن در همه عرصه ها و عملگرای صالح بودن، هوشمندی و دشمن شناسی و هدفگیری ها، بموقع و بهنگام عمل کردن و بی توقع و بی ادعا بودن، عبدالله شدن، عبدلله بودن، عبدالله ماندن و عبدالله به شهادت رسیدنش سردار دلها کرد. سردار را معرفت، حکمت، تبعیت از شریعت و ولایت، تکریم و ادبش نسبت به بزرگان از عالمان دین و مرجعیت و روحانیت اصیل،
اهل مسجد و محراب و دلدادگی اش به قرآن و عترت علیهم السلام سردار دلها کرد