دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

ضرب المثل (5)

پنجشنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۹، ۰۵:۰۷ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

#ضرب_المثل

#انگشت_انگشت_مبر_تا_خیک_خیک_نریزی

مردی از راه فروش روغن ثروتی کلان اندوخته بود و به خاطر حرصی که داشت همیشه به غلام خود می‌گفت در وقت خرید روغن، هر دو انگشت سبابه را به دور پیمانه بگذارد تا روغن بیشتری برداشته شود و برعکس در وقت فروختن، آن دو انگشت را درون پیمانه بگذارد تا روغن کمتری داده شود.

هر چه غلام او را از این کار بر حذر می‌داشت مرد توجه نمی‌کرد تا این که روزی هزار خیک روغن خرید و برای فروش آنها را بار کشتی کرد تا در شهر دیگری بفروشد.

وقتی کشتی به میان دریا رسید، دریا توفانی شد، ناخدا فرمان داد تمام بارها را به دریا بریزند تا کشتی سبک شود و مسافران از خطر غرق شدن رهایی یابند.

آن مرد از ترس جان، خیک‌ها را یکی یکی به دریا می‌انداخت، در این حال غلام گفت: «ارباب انگشت انگشت مبر تا خیک خیک نریزی.!!!»

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۱۱/۳۰
داود احمدپور

نظرات  (۱)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی