سخن زیبا (187)
يكشنبه, ۲۶ بهمن ۱۳۹۹، ۰۵:۴۴ ب.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
ابولحسن خرقانی میگوید:جواب دو نفر مرا سخت تکان داد...!
- اول؛ مرد فاسدی از کنارم گذشت و من گوشه لباسم را جمع کردم تا به او نخورد!
او گفت: ای شیخ! خدا میداند که فردا حال ما چه خواهد شد!
- دوم؛ مستی دیدم که افتان و خیزان در جادهاى گل آلود میرفت.
به او گفتم : قدم ثابت بردار تا نلغزی!
گفت: من بلغزم باکی نیست...
بهوش باش تو نلغزی شیخ! که جماعتی از پی تو خواهند لغزید.
👈 هر"پرهیزکاری"گذشتهای دارد و هر "گناه کاری"آینده ای!
۹۹/۱۱/۲۶