جملات قصار (158)
بسم الله الرحمن الرحیم
نامه پدری به آموزگار پسرش:
در کنار درسِ مدرسه، به پسرم درسِ زندگی بدهید.
او باید بداند که همهی مردم عادل و صادق نیستند، اما به پسرم بیاموزید که به ازای هر شیاد، انسان صدیقی هم وجود دارد.
به او بگویید، به ازای هر سیاستمدار خودخواه، رهبر جوانمردی هم یافت میشود و به ازای هر دشمن، دوستی هم هست.
به او بیاموزید اگر با کار و زحمت خویش، پولی بهدست بیاورد، بهتر از آن است که جایی روی زمین پولی پیدا کند .
به او بیاموزید که از باختن پند بگیرد و از پیروز شدن لذت ببرد.
او را از حسادت بر حذر دارید.بجای حسادت به از برکت حسرت استفاده کند
به او نقش و تأثیرِ خندیدن با هم را یادآور شوید.
به او نقش مؤثر کتاب در زندگی را آموزش دهید.
به او بگویید تعمق کند؛ به پرندگانِ در حال پرواز در دل آسمان دقیق شود.
به گلهای درون باغچه و به زنبورها که در هوا هستند، با دقت بنگرد.
به پسرم بیاموزید که در مدرسه بهتر این است که مردود شود تا با تقلب به قبولی برسد.
به پسرم یاد بدهید با افراد به مهربانی رفتار کند و دربرابر ظلم و ظالم بایستد.و نا امید نباشد
به او بگویید به عقایدش ایمان داشته باشد حتی اگر همه برخلاف او حرف بزنند.
به پسرم یاد بدهید که همهی حرفها را بشنود و سخنی را که به نظرش درست میرسد انتخاب کند.برای بهتر شدن باید گوش کردن بلد باشد
ارزشهای زندگی را به پسرم آموزش دهید تا بتواند در اوج اندوه، تبسم کند.
به او بیاموزید که از اشکریختن خجالت نکشد.
به او بیاموزید که میتواند برای فکر و شعورش مبلغی تعیین کند، اما قیمتگذاری برای دل بیمعناست.تسلیم دل نباشد تابع عقل باشد
به او بگویید که تسلیم هیاهو نشود و اگر خود را بر حق میداند پای سخنش بماند و با تمام قوا بجنگد.
در کار تدریس به پسرم ملایمت به خرج دهید، اما از او یک نازپرورده نسازید؛ بگذارید که او شجاع بشود.
توقعات من زیاد بود، اما ببینید که چه میتوانید بکنید.
شاگرد همچو زمین بایر هرچه کاشتی برداشت خواهی کرد به کاشتت دقت کن