سخن زیبا (164)
بسم الله الرحمن الرحیم
در رستورانی در استرالیا، گروهی ماهیگیر دور هم جمع شده و در حال خوردن قهوه و گپ زدن بودند.
درست در لحظهای که یکی از ماهیگیران با دستش در حال نشان دادن اندازة ماهی بزرگی بود که از تورشان دررفته بود، پیشخدمتی از کنار او گذشت و ضربة دست او باعث شد که قهوه داخل لیوان به دیوار سفید رستوران پاشیده شود و لکة سیاه آن شروع به پایین آمدن از روی دیوار کند.
پیشخدمت با دیدن منظره بیدرنگ دستمالی از پیشبند خود بیرون کشید و به تمیز کردن آن پرداخت، اما لڪه سیاه قهوه از روی دیوار زدوده نشد.
در آن لحظه، مردی از پشت یکی از میزهای رستوران بلند شد و به سمت لکة سیاه رفت.
او یک مداد شمعی از جیب خود درآورد و در حالی که همه به او خیره شده بودند، شروع به کشیدن طرحی روی لڪه سیاه کرد.
چند دقیقهای نگذشته بود که تصویر زیبایی از یک گوزن با شاخهای بلند روی آن دیوار نقش بست...
مرتکب اشتباه شدن در زندگی همة ما وجود دارد،
اما در زندگی هستند کسانی که اشتباه را با آغوش باز میپذیرند، آن را تغییر میدهند و به چیزی دلپذیر تبدیل میکنند....