دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

واکاوی عملیات کربلای چهار

دوشنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۹، ۰۸:۰۵ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

عملیات توسط منافقین لو رفته بود
شخصی به نام اعرابی اطلاعات و راه کارها را با مدارک  48 قبل از عملیات به نیروهای عراقی رسانده بود

در این زمان هم نیروهای عراقی و هم نیروهای ایران اماده بودند تا عملیات بشود حالا ما بین دو گزینه انجام دادن یا ندادن عملیات یکی را انتخاب میکردیم
اگر عملیات نمیکردیم نیروهای عراقی عملیات میکردند و به مراتب بیشتر تلفات میگرفتند با انجام عملیات هم تلفات گرفتیم هم فرصت عملیات را از انها گرفتیم

 دو تا نکته­‌ی خیلی مهم در عملیات کربلای۴ هست. یکی جسارت فرماندهی است. اینجا از نظر شجاعت می‌گویم، جسور بودن فرماندهی ترمز عملیات را کشید. این خیلی مهم هست. یعنی یک فرمانده باید به‌جا تصمیم بگیرد که عملیات آفندی بشود، به­‌جا تصمیم بگیرد متوقف بشود. اینجا بهترین کاری که فرماندهی انجام داد این بود که عملیات را متوقف کرد، یعنی دید که آن قدر عراقی‌ها آماده هستند که ما اگر بیایم ام‌الرصاص را هم بگیریم، بوارین را هم بگیریم ،کانال ماهی را هم بگیریم، عبور هم بکنیم، عمق ندارد کار ما. چون لایه به لایه اینها نیروهایشان آماده بودند. مستقر بودند و پیش‌بینی کرده بودند برای این کارها. خب ببینید این خیلی مهم بود که عملیات متوقف شد. این به نظر من از افتخارات جنگ ما است و نباید این را نادیده گرفت. نکته بعدی در کربلای۴ عقب‌نشینی است. شما ببینید اگر این عقب‌نشینی با سرعت اتفاق نمی‌افتاد تلفات خیلی سنگین می‌شد. این اقدامات صورت نمی‌گرفت نابود می‌شدیم. پس ببینید این دو تا نکته حائز اهمیت است که باید به آن توجه بشود. بعد هم باید به یک نکته دیگر هم باید توجه بکنیم. در همه عملیات‌ها عراق فهمیده اما درصد فهمیدنش بعضی جاها خیلی­‌خیلی خفیف بوده، بعضی جاها شدید بوده. در عملیات فتح‌المبین عراق چرا آمد به چزابه حمله کرد؟ فهمید که ما می‌خواهیم عملیات فتح‌المبین انجام بدهیم. در عملیات‌های دیگر هم همین طور. در عملیات والفجر۸ فرمانده تیپی که اسیر شد گفت من رفتم به فرمانده لشکر گفتم، فرمانده لشکر به من گفت تو احمق هستی، چه کسی می‌تواند از این رودخانه عبور بکند! مثلاً در عملیات طریق‌القدس که ما انجام دادیم سه شب عملیات عقب افتاد. شب سومی که ما عملیات انجام دادیم، موقعی که رفتیم همه عراقی‌ها خواب بودند، چون باران آمده بود. موقعی که اسیر از آن‌ها گرفتیم گفتند که آقا ما سه شب است منتظر شما هستیم. سه شب اصلاً خواب نداشتیم. امشب که شما عملیات انجام دادید که ما خوابیم، یک باران خیلی شدیدی آمد که تا زانو در گل بودیم!

 ما که عملیات انجام دادیم، باران که می‌آید آن‌ها خیالشان راحت می­‌شود و می‌روند می‌خوابند. می‌گویند که دیگر عملیات انجام نمی‌شود. پس ببینید در همه عملیات‌ها این طور نبوده که واقعاً دشمن غافلگیر شود.بله در بعضی عملیات­‌ها دشمن غافلگیر می‌­شد ولی در عملیات همان اندازه که ما تلاش می‌کنیم که دشمن نفهمد، مطلع نشود، استتار بکنیم، اختفاء بکنیم، حفاظت و اطلاعات را رعایت بکنیم و تمام مسائل را رعایت بکنیم ولی دشمن هم بالاخره احمق که نیست".

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۱۰/۲۲
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی