دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

شهید علم الهدی

پنجشنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۹، ۰۱:۴۶ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم 

سالروز شهادت شهید سید محمدحسین علم الهدی

شهادت شهید سید محمدحسین علم الهدی

 

در سال 1327 شمسی همزمان با سالروز وفات امام موسی بن جعفر (ع) در خانه ی روحانی متعهد و مجاهد مرحوم آیت الله علم الهدی پا به دنیا گذاشت پدر بزرگوارش سید مرتضی و مادر پارسایش نام او را حسین نهادند و از همان ابتدا حسین وار او را تربیت کردند. هر روز که می‌گذشت بیشتر با کلام الله آشنا می‌گردید و در بحگاه همگان با نوای زیبای صوت او بود که از خواب بیدار می‌شدند و با طنین صدایش دوستان را بسوی کلام حق فرا می‌خواند.

اولین مبارزه ی عملی حسین به زمانی برمی‌گردد که یک لانه ی فساد متشکل از رقاصه‌های مصری در مرکز شهر اهواز تشکیل گردید. در این زمان بود که حسین و دوستانش این مرکز فساد را به آتش کشیدند و باعث فرار رقاصه‌های مصری از شهر شدند. در عاشورای سال 53 حسین به همراه گروهی از دوستانش یک راهپیمایی بسیار منظم و منسجم را تشکیل داده بودند در حالی که جملاتی از امام حسین (ع)  را بر سینه چسبانیده بودند و حسین با طنین زیبای صدایش آیات قرآن که در وصف جهاد و حمایت از مستضعفین بود را تلاوت و سپس معنی می‌کرد.

حسین در جبهه‌های نبرد علیه دشمن همراه با حضرت آیت الله خامنه ای، دکتر چمران و دیگر مسئولین برای تقسیم نیروها و موقعیت دشمن و مسائل دیگر هر روز جلساتی را در اهواز تشکیل می‌دادند اما حسین به چیز دیگری می‌اندیشید و روحش را به گونه ای دیگر پرورش داده بود. او به جایی غیر از شهر تعلق داشت جایی که بتواند عشقش را به زیباترین شکل ترسیم کند و در اینجا بود که گمنام ترین و مظلوم ترین شهر که همان هویزه است را برای ادامه فعالیت‌هایش انتخاب کرد شهری که کمترین تجهیزات و نیروها در آن مستقر بودند و از نظر استراتژیک و سوق الجیشی اهمیت فراوان داشت.

نحوه شهادت

حسین و یارانش برای عملیات به هویزه رفته بودند و آن روز نیز دشمن با ضرباتی که قبلا از این نیروهای چریکی نامنظم خورده بود حمله بزرگی را با انبوه تانک‌های خود آغاز کرد. تانک‌ها به حدود 50 متری خاکریزش رسیده بودند که حسین از جا بلند شد و نزدیکترین تانک را نشانه گرفت گلوله درست به وسط تانک خورد غیر از حسین دو نفر دیگر هم آر.پی.جی داشتند که دو تا تانک دیگر را هم نشانه گرفتند. بقیه تانک‌ها سرجایشان ایستادند و خاکریزها را به گلوله بستند از میان همه ی افراد گروه‌ها فقط او زنده مانده بود که با قامت استوار از جا بلند شد و به خاکریز دیگر رفت در حالی که دو گلوله آر.پی.جی در دست داشت. پشت خاکریز خوابیده بود و پس از مدتی اولین گلوله‌اش را شلیک کرد. در این زمان چهار تانک به ده متری خاکریزش نزدیک شده بودند. این شهید بزرگوار آخرین تیر پیکان خود را رها کرد و سه تانک باقیمانده همزمان به طرف خاکریز حسین شلیک کردند و جسد پاک و مطهرش به هوا پرتاب شد و به آرزوی دیرینه و حقیقی خود که همان وصال محبوب ازلی و ابدی است دست یافت و بالاخره در دی ماه سال 60  بر اثر خیانت بنی صدر خائن، در یک پاتک عراقی‌ها 120 نفر از بهترین یاران امام مظلومانه به شهادت رسانیدند. نقل می‌کنند پس از اشغال هویزه توسط مزدوران بعثی، شخص صدام جهت بازدید منطقه به محل آمده بود. هنگامی‌که در مقابل 120 نفر از بهترین و جان برکف‌ترین یاران امام و یاوران اسلام قرار می‌گیرد از شدت خشم دستور می‌دهد که اجساد را بر زمین بخوابانند و به تانک‌ها فرمان می‌دهد که از روی این پیکرهای مقدس عبور کنند.

 قسمتی از یادداشتهای شهید

خدایا این سرزمین پاک در دست ناپاکان است، در همین 20 کیلومتری من در همین تاریکی شب علی می‌خواست و به نخلستان می‌رفت، فاطمه وضو می‌گرفت، پیامبر به سجده می‌رفت و حسن و حسین به عبادت می‌پرداختند. این خانه ی کوچک، این سنگر، این گودی در دل زمین، این گونی‌های بر هم تکیه داده شده، پر از حرف است، فریاد است، غوغاست...

تنهایی عمیق ترین لحظات زندگی یک انسان است. خدایا این خانه کوچک را بر من مبارک گردان. در این چند روز با خاک انس گرفته ام، بوی خاک گرفته ام، رنگ خاک گرفته ام، حال می‌فهمم که چرا پیامبر علی ابن ابیطالب را ابوتراب نامید. خدایا اگر من در دل سنگرم تو در دل من و در دل سنگر هر دو حضور داری. لحظات چگونه می‌گذرد، عبور زمان مانند عبور آب بحری از جلوی چشمان کاملا ملموس است. اما زندگی در این خانه کوچک که یک قلب پر طپش است یک دل خاکی است در زمین خدا در متن پاکی نمی‌تواند تکرار پذیر باشد آری... تنها موهبتی است الهی در تنهایی از تنهایی بدر می‌آییم در تنهایی به خدا می‌رسیم... و در سنگر تنها هستم...

#شهید_سید_محمد_حسین_علم_الهدی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۱۰/۱۸
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی