دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

کلام معصوم(۱۹۲)

جمعه, ۱۲ دی ۱۳۹۹، ۰۶:۲۳ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم
پیرزن_ناتوان

آرام آرام با عصا نزدیک جوان شد و در حالی که سعی می‌ کرد نفسی تازه کند گفت پسرم الهی خیر از جوونیت ببینی یه کمکی به من بکن؟ جوان راهش رو کج کرد و زیر لب گفت من دانشجو هستم پولم کجا بود؟

پیرزن خسته چند قدم دیگه دنبالش رفت و صدای خواهشش به گوش جوان رسید که پسرم از صبح هیچی نخوردم، یه کمکی به منِ ناتوان بکن، منم جای مادرت هستم.

جوان عصبانی برگشت سمت پیرزن، خواست بگه پولی برای کمک ندارد ، اما پیرزن اسکناس پنج هزار تومانی را سمتش گرفت و گفت خیر ببینی، من پا ندارم برم اونطرف، از سوپری یه چیزی بخر برام ، ثواب داره ننه... هیچ وقت زود تصمیم نگیریم!

امیرالمومنین علیه السلام فرمود: لا تَسرَعَنَّ إلَی الغَضَبِ فَیَتَسَلَّطَ عَلَیکَ بِالعِبادَةِ ، هرگز در خشم گرفتن شتاب مکن چرا که به صورت عادت بر تو مسلّط می شود.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم صفحه ۳۰۲ ، حدیث ۶۸۷۹
┈┈┈┈┈┈┈┈┈ح

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۱۰/۱۲
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی