جملات قصار (131)
چهارشنبه, ۳ دی ۱۳۹۹، ۰۳:۲۹ ب.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
📚قناعت از دیدگاه سلمان فارسی
روزی سلمان، اباذر را به مهمانی دعوت کرد و اباذر نیز دعوت سلمان را قبول نمود و به خانه وی رفت. هنگام صرف غذا سلمان چند تکه نان خشک را از کیسه بیرون آورد و آنها را تر کرد و جلوی اباذر گذاشت.
هر دو با هم مشغول میل غذا شدند. اباذر گفت:
- اگر این نان نمک نیز داشت خوب بود.
سلمان برخاست و از منزل بیرون آمد و ظرف آب خود را در مقابل مقداری نمک گرو گذاشت و برای اباذر نمک آورد. اباذر نمک را بر نان می پاشید و هنگام خوردن می گفت: شکر و سپاس خدای را که چنین صفت قناعت را به ما عنایت فرموده است.
سلمان گفت: اگر قناعت داشتیم، ظرف آبم به گرو نمی رفت.
📚بحارالانوارجلد2
۹۹/۱۰/۰۳