دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

امام خمینی 148

دوشنبه, ۱ دی ۱۳۹۹، ۱۱:۰۶ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

خاطره ای از مدارای حضرت امام خمینی برای اصلاح بنی صدر

👤آقای ری‌شهری نقل می‌کند:

🔹 در خردادماه سال ۱۳۶۰ روزی آقای غفوری، استاندار وقت خراسان، از من وقت ملاقات خواست و پس از هماهنگی به محل سکونتم (واقع در پادگان دوشان‌تپه آمد و گفت: «همراه آقای بنی‌صدر با همواپیما به تهران می‌آمدیم، هنگامی که به قله دماوند رسیدیم، بنی‌صدر رو به من کرد و گفت: به ری‌شهری بگو به همین روشنی که اکنون قله دماوند را مشاهده می‌کنیم، می‌بینم که عمامه‌ات را بر گردنت انداخته‌اند و در خیابان‌های تهران او را می‌گردانند.»

🔺این پیغام نشان می‌داد که او در جریان کودتایی علیه نظام است و اطمینان به موفقیت آن کودتا داد، من تلفنی این ماجرا با به آقای هاشمی رفسنجانی اطلاع دادم.

🔹اهمیت موضوع ایجاب می‌کرد که هرچه زودتر پیغام بنی‌صدر را به اطلاع امام برسانم، به دفتر امام رفتم – ظاهرا – همین وقت بود که شهید باهنر (رضوان‌الله تعالی علیه) نیز در دفتر امام بود و گفت‌وگو راجع به تغییر موضع بیت امام نسبت به بنی‌صدر مطالبی اظهار کرد.

🔹باری چند روزی پس از این پیغام، خدمت امام رسیدم و پیغام بنی‌صدر به خود را به اطلاع ایشان رساندم، اما احساس کردم که گویا امام باز هم می‌خواهد با او مدارا کند. آن‌چه در خاطر دارم این است که فرمود: «نگران نباشید اگر اصلاح نشد در نیم روزی مشکل را حل خواهم کرد.»

📝محمدی ری‌شهری، محمد، خاطره‌ها جلد اول، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۱۰/۰۱
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی