دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

سخن زیبا (131)

پنجشنبه, ۲۰ آذر ۱۳۹۹، ۱۰:۰۶ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

 به عزیزی گفتم: شب بخیر
در پاسخم گفت: فرجامت نیک... به وجد آمدم از پاسخش.

🔷چه دعایی...! من برای او خیری خواستم به کوتاهی یک شب، و او خیری برای من خواست به بلندای یک سرنوشت...

🔷 گاهی به کسی می‌گوییم «خوشبخت باشی» و نمی‌دانیم خوشبختی چیست... یا زمانی که می‌خواهیم برای کسی دعا کنیم و می‌گوییم «ان‌شاءالله عاقبت بخیر شوی» و حواسمان نیست عاقبت بخیری چیست!

🔶 حواسمان نیست همیشه چه آرزویی داشتیم. آرزویی که سال‌هاست برای آمدنش چشم به راهیم و کاری برای آمدنش نکردیم. حواسمان نیست او کسی است که با آمدنش فرجام همه، نیک خواهد شد و غمی در عالم نخواهد ماند.

اگر با او ودر اطاعت او برای رضایت او فکر کردیم کاری کردیم حرفی زدیم دوستی انتخاب کردیم و دشمنی کردیم در حقیقت در رکاب او هستیم

🔷 برای آمدنش، برای رسیدن به آرزوی دیرینه و فرجام نیکمان کاری نکردیم. او زندانیِ گناهان ماست و ما آنقدر غرق در آشفته حالی هایمان هستیم که فراموش کرده ایم باید برای آمدنش مضطر شویم و غوغا کنیم.و محروم ماندیم و مستضعف هستیم

🔶 باید برای خودمان و برای سرنوشتمان کاری کنیم. خیری طلب کنیم. باید بیاید کسی که سال‌های نبودنش مانند شبی تاریک و سرد ما را در خواب غفلتمان فرو برده و تا نیاید عاقبت بخیر و نیک فرجام نخواهیم شد.امدن او در زمان نیست در باور و کردار و انتخاب های ماست حجابی که ما با غفلت و گناه بین خودمان با امامن افکنده ایم باعث محرومیت ماست

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۹/۲۰
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی