شهید فخری زاده 2
بسم الله الرحمن الرحیم
غروب پنجشنبه بود و در امامزاده محمد رستمکلا کنار مزار برادرم نشسته بودم که ایشان به همراه محافظانشان تشریف فرما شدن و مستقیم برسر مزار مادر خانمشان رفتند.
به رسم ادب بر مزار آن بانوی گرانقدر برای فاتحه رفتم که دیدم بجای شیرینی و خرما، قرآن جیبی برای خیرات بر سر مزار قرارداده بود و محافظانش در شعاع تقریبا صدمتری او درحال قدم زدن بودند.
به مزاح گفتم دکتر اگر الان با سلاحی در دست جانت را تهدید کنم از محافظانت چه کاری برمی آید با این همه فاصله.
لبخندی زد گفت اونی که جون میده میگیره خداست.
گفتم پس این همه محافظ و خودروهای شاسی بلند برای چیه که مدام همراهیتان میکنند؟؟
خندید و گفت اینها ترس از این دارند که مبادا من رو بدزدند وگرنه کشتن من که کاری ندارد.
گفتم چطور شد که با این تحصیلات در کشور ماندید و نرفتید؟؟؟؟
فرمود اگر همه آنهایی که رفتن می ماندند امروز من هم مثل همه مردم آزاد زندگی میکردم و نیازی به محافظ نداشتم.
از شرمندگی حرفی که زدم و جواب ان شیرمرد سکوت اختیار کردم.
ایشان ادامه دادند و فرمودند آمریکا اگر آمریکا شد توسط بزرگانی از کشور خودمون و سایر کشورها آمریکا شده.
اگه همه اونایی که رفتن برگردند و به کشور و مردم خودشون خدمت کنند ایران میشود بهشت روی زمین.
روحش شاد
به نقل از یکی از همشهریان عزیز رستمکلا