حکایت زیبا (183)
بسم الله الرحمن الرحیم
ارزش_پول_چقدره؟
پیرمرد نارنجی پوش کودکی زخمی و خون آلوده را در آغوش داشت ، با اضطراب وارد بیمارستان شد و به پرستاران گفت: خواهش می کنم به داد این کودک برسید. ماشین به او زد و فرار کرد. پرستار گفت این کودک نیاز به عمل داره باید مخارج آن رو قبل از بستری و عمل پرداخت کنید. پیرمرد گفت من پولی ندارم حتی پدر و مادر این بچه رو هم نمی شناسم. خواهش میکنم عملش کنید من پول رو تا شب فراهم می کنم و می آورم. پرستار گفت با دکتری که قرار شده بچه رو عمل کنه صحبت کنید. اما دکتر بدون این که حتی به کودک نگاهی بی اندازد گفت: این قانون بیمارستانه اول پول بعد عمل. باید پول قبل از عمل پرداخت بشه. صبح روز بعد همان دکتر بر سر مزار دختر کوچکِ خود ماتَش بُردِه بود و به عمل دیروز فکر میکرد. واقعا پول اینقدر با ارزشه؟؟ البته این حکایت شامل حال همه پزشکان نمی شود و این روزها بیش از ۱۶۴ شهید پزشک و پرستار گواه همین امر است ...