دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

پدر موشکی ایران (73)

پنجشنبه, ۲۲ آبان ۱۳۹۹، ۱۰:۳۸ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

حاج حسن گفت خوشم میاد که پررویی/ حتی جوشکار مجموعه را هم می‌شناخت
به خاطر دارم، رفته بودیم در پادگان شهید مدرس یک تستی با یکدیگر بزنیم،‌ در خلال این برنامه ایده‌ای به ذهنم رسید- آنجا اگر ایده‌ای گفته می‌شد به راحتی قابل اجرا بود- مسئول مستقیم من به این ایده اعتقاد نداشت که چنین تستی جواب می‌دهد، چراکه تست گرم با قطر 45 سانت بود، برای همین همراه من نیامد،
اما حاج حسن تا پاسی از شب به همراه،‌ شهید سلگی من و یکی دیگر از همکاران حضور داشتند و این تست را با یکدیگر انجام دادیم. در این تست چندین بار به من سر زد و از جزئیات این موضوع جویا شد. اینقدر متخصص بود به من گفت این نازل منفجر می‌شود اما من گفتم نه اگر برای موتور شما اتفاقی نیفتد،‌ برای نازل من هیچ اتفاقی نمی‌افتد. ایشان به شوخی به من گفت: خوشم میاد که پررویی.

برخی از مسئولان تا دو لایه پایین‌تر از خودشان را هم نمی‌شناسند اما ایشان با وجود اینکه فرمانده بود،‌ تمام نیروها را می‌شناخت. حاج حسن با این همه گرفتاری حتی یک جوشکار را می‌شناخت و از مشکلات آن خبر داشت.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۸/۲۲
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی