امام خمینی110)
بسم الله الرحمن الرحیم
دفاع مقدس در کلام امام خمینی(ره)
◀️ 16 آبان 1359
...قرآن شریف دستور داده است که اگر یک طایفهاى از مسلمین بر طایفه دیگر بغى کردند و تعدى کردند، بر همه مسلمین واجب است که بر ضد او قیام کنند؛ فضلًا، از اینکه غیر مسلم بَغى کند بر مسلم. اگر یک طایفهاى از کفار هجوم بیاورند به مملکت اسلامى، تکلیف همه مسلمین است که به او هجوم بیاورند و او را از صفحه روزگار نابود کنند. چه شده است که مسلمین در این امرى که همه مىدانند، تمام کسانى که اطلاع دارند از منطقه، مىدانند که دولت جابر صدام و بعث ناگهان بدون هیچ مقدمه حمله کرده است به ایران از طرف دریا و از طرف هوا، از طرف زمین و بدون اینکه دولت متوجه بشود بعضى از بلاد ایران را غصب کرده است و بعضى از سرزمینها. آن روزى که مطلع شد ایران، جلویش را گرفت و بحمد اللَّه به قدرى صدمه بر او وارد کرده است و بر جنود او وارد کرده است که برگرداندن به اصل اول محتاج به سالهاى طولانى است. و این هجوم ناجوانمردانه، کشور عراق را به تباهى کشانده و مىکشاند و سرمایههایى که باید صرف بشود در راه ترویج اسلام، اینها را صرف کردهاند در راه جنگ. ما بادى به جنگ نبودیم و نیستیم، لکن اگر کسى تعدى بکند دهان او را خُرد مىکنیم. ابتدا از آنها بوده است و لهذا، در مملکت ما این واقعه واقع شده است. اگر ما بادى بودیم، خوب بود اول ما رفته باشیم یکى از دهات آنجا را گرفته باشیم و آنها آمده باشند و ما را عقب زده باشند. ادعاى اینکه ما مدتهاست- صدام در این نطق خبیثش گفته است که- «ما مدتها با دولت ایران صحبتها کردیم، رفت و آمد کردیم و خواستیم تفاهم کنیم و دولت ایران قبول نکرده است و ما ملزم شدیم که به دولت ایران [حمله نماییم] و آنها- دولت ایران- پاسگاههاى ما را در مرز خراب کردند و چقدر از پاسگاههاى ما را خراب کردهاند» و از قبیل این اراجیف. دولت ایران قبل از حمله عراق حتى یک وجب در ملک آنها، در مملکت آنها نرفته است و بنا هم نیست که برود و یک پاسگاه از آنها را خراب نکرده است، لکن بعد از آنکه آنها حمله کردند و مردم ایران را، مردم عادى ایران را با توپهاى دورزن و با موشکهاى زمین به زمین خانهها را خراب کردهاند، زن و بچههاى مردم را کشتند و همه شرارتها را کردند، البته دفاع بر هر مسلمى، بر هر انسانى دفاع واجب است. و ما به حسَب امر خدا دفاع کردیم از خودمان و دفاع از اسلام، نه دفاع از کشور خودمان فقط.
صدام کسى است که تابع «عفلق» ها هست و آنها حزبشان اسلام را منافى مىدانند با وضعیت خودشان؛ دشمن اسلام هستند آنها.
این همان آدمى است که زوار حسین بن على را دسته جمعى اعدام کرده است و به حبس کشانده است.
این همان آدمى است که مرقد مطهر حضرت امیر را به امر او به گلوله بستند که گلولههایى که خراب کرده بود یک جایى از، سوراخ کرده بود، یک جایى از دیوار را به من نشان دادند. اینها همانها هستند که علماى بزرگ اسلام را چه از طایفه سنى و چه از طایفه شیعه گرفتار کردند و حبس کردند و شهید کردند. اینها از اسلام بویى نبردند و حالا دعوى اسلامیت مىکند و مىگوید من مسلم هستم! ایشان از همان اعرابى است که خداى تبارک و تعالى فرموده است اینها از اسلام و حدود اسلام بىاطلاع هستند. چه شده است که مسلمین توجه ندارند به این معنا؟ چرا این مسائلى که در ایران واقع شده است و این مسائلى که به مملکت ما وارد شده است و آن طور بچهها و کوچکها و زنها و مردها را اینها قتل عام کردهاند، بر خلاف موازین بین المللى و بر خلاف موازین جنگ به جاهاى مسکونى حمله کردند، چرا مسلمین در این مطلب هیچ توجهى ندارند؟ چرا ساکت هستند؟ خداى تبارک و تعالى امر فرموده است که باید جنگ کنند با این. حالا جنگ نمىکنند لا اقل تبلیغ کنند، ساکت نباشند. چرا رادیوهاى بلاد مسلمین ساکتند در این موضوع؟ چرا مسلمین ساکتند. چرا خبرگزاریهاى خودشان را نمىفرستند و ببینند مسائلى که در ایران واقع شده است، مصائبى که در ایران واقع شده است؟ و چرا اگر خبرگزاریهایى باشد و اطلاع بدهد به آنها، در رادیوهاى آنها منعکس نمىشود؟ این سکوت مرگبار چیست که در مسلمین است؟ شما گمان مىکنید که مطرح عراق و ایران است و صدام است و مملکت ایران؟ قضیه این نیست، مطرح اسلام است، نه مطرح یک کشور...
صحیفه امام، ج13، ص: 344