دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

شهید دیالمه (102)

يكشنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۹، ۰۸:۵۲ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

پای_درس_شهید

✍️ وارد غذاخوری شدم. به کلاس نمی‌رسیدم و صف غذا طولانی بود.
دنبال آشنایی می‌گشتم در صف تا بتوانم سریعتر غذا بگیرم.
شخصی را دیدم که چهره‌ای آشنا داشت و قیافه‌ای مذهبی. نزدیک شدم و ژتون را به او دادم و گفتم: برای من هم بگیر. چند لحظه بعد نوبت او شد و ژتون مرا داد و یک ظرف غذا گرفت.

🔹و برای من که پشت میز نشسته بودم، آورد و خودش به انتهای صف غذا برگشت و در صف ایستاد.
بلند شدم و به کنارش رفتم و گفتم: چرا این کار را کردی و برای خودت غذا نگرفتی؟
گفت: من یک حق داشتم و از آن استفاده کردم و برای شما غذا گرفتم و حالا برمی‌گردم و برای خودم غذا می‌گیرم.

 #شهید_سید_عبدالحمید_دیالمه

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۷/۲۷
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی