دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

با پدر موشکی ایران در خط مقدم (55)

شنبه, ۲۶ مهر ۱۳۹۹، ۰۱:۲۲ ب.ظ

بسم الله الرّحمن الرّحیم

خیلی زود ظهرر شده بود آنقدر که سرگرم بررسی و تحلیل آرایش نظامی و چرایی داشتن یا نداشتن سلاحی شده بودند گذشت زمان را احساس نکرده بودند سیستم جدید هدایت آتش توپخانه و موشک های کروز ضدکشتی موریانه و فراگ 7 بیش از همه توجه حسن را به خودش جلب کرده بوند به خوبی مزیت موشک را نسبت به توپخانه را می دانست اما تا آن روز هیچ موشکی را از نزدیک ندیده بود با شنیدن توضیحات افسر موشکی حسن آقا انگار که سلاح جدیدی کشف کرده باشد شروع کرده بود به پرسیدن رگباری سوالات ریز و درشت آنقدر وارد جزئیات شده بود که افسر موشکی کاملاً کلافه شده بود

نماز را همانجا بعد از پیاده شدن از ناوچه توی اسکله خواندن به خودشان بود که دلشان می‌خواست چند ساعت دیگر همان جا بمانند و از ته و توی همه چیز سر در بیاورند ولی مهمان‌نوازی سوری‌ها این اجازه را به شان نمی داد همان فرمانده سفیدپوش شبه آمریکایی با چند چند نفر از معاونانش در رستوران یک هتل ساحلی منتظرشان بودند

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۷/۲۶
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی