دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

حکایت زیبا (152)

جمعه, ۲۵ مهر ۱۳۹۹، ۰۸:۱۶ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

 #غلام_سیاه_پوست

رسول خدا صلی الله علیه و آله با عده ای از مسلمانان بیرون مسجد نشسته بودند در این هنگام چهار نفر سیاه پوست تابوتی را به سوی گورستان می‌بردند. پیامبر صلی الله علیه و آله به آنان اشاره فرمودند: که جنازه را بیاورید. چون جنازه را آوردند ، حضرت روی او را گشودند و فرمود: یا علی این شخص ریاحی غلام سیاه پوست بنی نجار است. حضرت علی علیه السلام فرمودند: هر وقت این غلام مرا می دید شاد می شد و می‌گفت: من تو را دوست دارم. وقتی رسول خدا صلی الله علیه و آله این سخن را شنیدند ، برخاستند و دستور دادند جنازه را غسل دهند. سپس لباس خودشان را به عنوان کفن برتن مرده نمودند و برای تشییع جنازه غلام به راه افتادند و در بین راه صدای عجیبی از آسمان بلند شد. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: این صدای نزول هفتاد هزار فرشته است که برای تشییع جنازه این غلام سیاه آمدند. سپس پیامبر در قبر رفتند و صورت غلام را بر خاک نهادند و سنگ لَحَد را چیدند. وقتی کار دفن تمام شد ، حضرت به علی علیه السلام فرمود: یا علی نعمت های بهشتی که بر این غلام می رسد ، همه بخاطر محبت و دوست داشتن توست. منبع کتاب کرامات العلویه

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۷/۲۵
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی