باید که فهمید (34)
بسم الله الرحمن الرحیم
خطر فتنه بی داد و دود...
فتنه بدون سر و صدا وارد میشود بعد از اینکه جا گیر شد شر بپا میکند
🔹 هر انسان و جامعهای برای خود باورها و ارزشهایی دارد که شالوده هویتی او محسوب میشوند و قوام و امنیت و اعتبارش به همیت هویتش گره خورده لذا پاسداری از این باورها و ارزشها و مرزبانی از حدود آنها از اهمیت بسزایی برخوردار است شالوده هویتی جامعه با هزینه بالایی در گذر زمان بدست امده است در شرایط عادی تشخیص خوب از بد و سره از ناسره شاید خیلی دشوار نباشد اما گاهی شرایطی پش میآید که تشخیص را سخت میکند.
🔸 با توجه به اینکه عملِ انسانِ سالم برخاسته و یا مبتنی بر علم او است لذا علم انسان به مسائل و پدیدهها مقدم بر عملِ او در مواجهه با آنها میباشد.باید توجه داشت صرف عالم بودن به یک پدیده نمیتواند دلیل تشخیص سره از ناسره باشد باید نسبت به ان پدیده تحلیل داشت چرایی و چه کسی از کجا وتا کجا با چه کسانی وبه کجایی پدیده را بتواند ببیند تا در دام دشمن گرفتار نشود بسیاری از افراد جامعه انسانهای خوبی هستند، خوب به این معنا که گرچه بی خطا نیستند اما اهل کار بد نیستند، یعنی اگر راه درست را بشناسند قدم در راه نادرست نمیگذارند.چون نمیشناسند بازی میخورند
🔹 اختلال در علم و آگاهی انسان به انحراف در اعمال و رفتار وی خواهد انجامید،داشتن علم کافی نیست این اختلال گاهی از بیرون بر یک مسئله و پدیده تحمیل میشود مانند تحریف حقایق... اما گاهی اختلال در علم و آگاهی انسان از دورن یک مسئله شروع میشود مانند تغییر باورها و ارزشها که مبانی معرفتی افراد را نشانه گرفته و شاخص و معیار تشخیص را دچار اختلال میکند.مثال
پیامی دست به دست میشود که دروغ نیست ولی کامل نیست در نتیجه خواننده را به نتیجه غلط سوق میدهد پسران اقایان شجریان ناظری مشایخی رشیدی انتظامی میشوند استاد دانشگاه در حالی که پدرانشان مطرب بودند ولی پسران محسن رضایی و رفسنجانی روحانی گیلانی خلخالی لاهوتی مشکینی جنتی و ... انقلابی هستند میشوند خلاف کار حالا نان حلال را مطربان به فرزندانشان دادند یا مطربان
صورت مسیله درست است ولی کامل نیست فرزندان پیامبران حضرات نوح و ادم و یعقوب و پسر امام هادی ع جعفر کذاب منحرف شدند دلیل بر لقمه حرام است نه حق انتخاب و دم دست شیطان بودن انهاست
اختلال د علم و اگاهی فرصتی برای تحریف توسط شیطان صفتان است
🔸 فتنههایی که همواره ظهور و بروز خارجی بیشتری داشتهاند بیشتر از فتنههای تئوریکِ حوزه ایدئولوژی که بنیانهای اندیشهای افراد را نشانه رفته است مورد توجه قرار گرفتهاند. اساساً فتنه کم خسارت نیست حال اگر فتنهای تئوریزه شده باشد که مبانی معرفتی افراد را که شاخص تشخیص آنان است مورد انحراف قرار دهد به مراتب خطرناکتر است.