امام خامنه ای (188)
بسم الله الرحمن الرحیم
آقا در جبهه با رزمندگان گرم و صمیمی بودند و در عین حال رعایت مسائل نظامی و انضباطی را داشتن قاطعیت نظم با آنان مزاح میکردند مثل آن روزی که از پادگان دوکوهه بازدید داشتند دو لشکر محمد رسول الله ص و سید الشهدا ع در یک جا جمع شدن و آقا سخنرانی کردند در یکی از فرازهای سخنرانی ایشان یکی احساس کرد باید تکبیر بگوید و بلند شد و گفت تکبیر همه تکبیر گفتند آقا این نکته را گوشزد کرد که همه جا نباید تکبیر گفت و تکبیر در وسط سخنرانی رشته سخن را از دست سخنران میگیرد همین که حرف ایشان تمام شد یکی دیگر از بچه ها بلند شد و گفت تکبیر آقا فرمودند سربه سر من پیرمرد میگذارید باز یکی دیگر بلند شد و گفت تکبیر آقا فرمودند سر به سر من پیرمرد می گذارید باز یکی دیگر بلند شد و گفت تکبیر اینجا دیگر آقا و همه بچه ها خندیدند و بعد آقا سخنرانی را ادامه دادند برادر کبیری