دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

سید ازادگان (41 )

يكشنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۹، ۰۱:۱۷ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

یک بار در روز عاشورا همه بچه‌ها به دستور حاج آقا ابوترابی پا برهنه شدند قرار بود آن روز زیارت عاشورا با صد لعن و صد سلام بخوانیم اما مشعل آمد به بچه ها گیر داد و از آنها خواست به امام توهین کنند هر کس هم توهین نمی‌کرد با هر دو دست خود به گوشه‌ای او سیلی میزد برای همین بعضی از بچه ها پرده گوششان پاره شد مشعل یکی از بچه‌ها را به نام کریم که جوان کم سن و سالی بود صدا زد و به او گفت بگو خمینی ...  کریم هم به او گفت اول به صدام توهین کن تا من هم به امام توهین کنم مشعل خیلی عصبانی شد و کتک مفصلی به کریم  زد البته کریم یک بچه عادی بود و زیاد اهل زیاد هم اهل دعا و عبادت نبود اما با این حرف غرور مشعل را شکست و اراده خود را به حضرت امام ثابت کرد

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۷/۱۳
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی