دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

حکایت زیبا (141)

شنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۹، ۰۸:۳۵ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

 #ناسزا_به_امام_سجاد
 
شخصی نزد امام سجاد علیه السلام آمد و شروع به ناسزا گفتن کرد. امام چیزی نفرمودند. وقتی شخص از مجلس رفت، آقا به جمع فرمود: شنیدید آنچه راکه این شخص گفت، دوست دارم که با من بیایید تا برویم نزد او و جوابم به دشنام او را بشنوید.

گفتند ما همراه شما می‌ آییم و دوست داشتیم که جوابش را می دادید . امام حرکت کردند و زیر لب این آیه شریفه را می خواندند:

آنان که خشم خود را فرو نشانند و از بدی مردم در گذرند نیکو کارند و خدا دوستدار نیکوکاران است.

راوی می گوید : ما از خواندن این آیه فهمیدیم که‌ حضرت جز خوبی نخواهد کرد. به‌ منزل آن شخص که رسیدیم او را صدا زدند، فرمود به او بگویید علی بن الحسین علیه السلام است. شنید که حضرت آمده، گمان کرد امام برای جواب گوئی دشنام آمده است! امام تا او را دیدند فرمودند : ای برادر تو نزدم آمدی و مطالبی ناگوار گفتی.

اگر آنچه گفتی از بدی در من است از خداوند می خواهم که مرا بیامرزد ، و اگر آنچه گفتی در من نیست ، خداوند تو را بیامرزد.

آن شخص چون چنین شنید میان دیدگان حضرت را بوسید و با شرمندگی گفت: آنچه من گفتم در شما نیست و من به این سخنان بد سزاوارترم

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۷/۱۲
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی