دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

شهید حسین ناجیان

جمعه, ۱۱ مهر ۱۳۹۹، ۱۰:۲۹ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

🗓  ۱۰ مهر ۱۳۶۱  - ساروز شهادت عبدالحسین ناجیان، از نام‌آوران ستاد پشتیبانی مهندسی جنگ جهاد در جبهه‌های جنگ

- متولدتهران(۱۳۳۳) - در یک خانواده ای مذهبی رشد یافت. وی همزمان با طی دوران تحصیل در یک مدرسة اسلامی با شرکت در جلسات مذهبی به فراگیری اصول اعتقادات و احکام اسلامی زیربنای فکری خویش را شکل می داد.
پس از پایان تحصیل دبیرستانی وارد دانشگاه پلی تکنیک تهران شده و از همان ابتدا با تلاشی پیگیر و خستگی ناپذیر در محیط انجمن اسلامی و مسجد دانشگاه با همیاری برادران هم فکر خود باعث ایجاد جو سالمی در محیط دانشگاه شد. فعالیت های وی در برنامه های اسلامی دانشگاه چه در محیط انجمن اسلامی و چه در زمینة تهیة کتاب و چه در برنامه های کوهنوردی کم نظیر بود.
پس از پایان دوران دانشگاه وی از رفتن به سربازی برای خدمت به رژیم پهلوی امتناع ورزید و بدین وسیله امکان استخدام در سیستم دولتی را از خود سلب نموده و با همکاری چند نفر از دوستانش به کار لوله کشی در یک شرکت ساختمانی مشغول شد.
با شروع نهضت به جمع انقلابیون پیوست و پس از پیروزی نیز دست از تلاش برنداشت. پس از آغاز جنگ تحمیلی در آبانماه سال ۵۹ به جبهه جنوب رفت و در کنار دوست دیرین خود شهید محمد طرحچی هسته های ایجاد ستاد پشتیبانی جنگ را فراهم ساخت. آنها  چند تعمیرگاه خودروهای خراب شدة جنگی را ایجاد نمودند و سپس حسین با ارتباطی که با کارخانجات داشت عده ای از کارگران از تخصص ها مختلف را به جبهه آورد. او در سمت مدیریت تعمیرگاه های جهاد، با برخورد و رفتار خود توانست کارگران مکانیک و راننده های ماشین های سنگین را که کمتر در محیط های جمعی کار می کردند به دور شمع وجود خویش گرد آورد. او شبانه‌روزی تلاش می کرد از اینرو به «حسین فنی» مشهور شده بود.

عشق به شهادت از کودکی در وجودش موج می‌زد و جبهه را بهترین فرصت برای رسیدن به آرزوی‌ دیرینه‌اش می‌دانست. شهادت «محمد طرحچی» دوست و همرزم دیرینه‌اش نیز او را بیش از پیش بی‌قرار پرواز ساخته بود. سرانجام ناجیان مزد ایثار و جهاد خود را گرفت. در عملیات مسلم بن عقیل(ع) همراه با شهید حاج اسدالله هاشمی عازم غرب کشور شد. شوق وصال در او شعله می کشید و برای دیدار محبوب لحظه شماری می کرد.
آنها سوار بر خودرو در حال حرکت به طرف خط مقدم بودند که گلوله کاتیوشایی به ماشین اصابت کرد. ناجیان به بیرون پرت شد و هاشمی به طرف دیگر. او زنده بود. رفت سراغ ناجیان و دید که دیگر جان در بدن ندارد. به این ترتیب سومار، مقتل و محل عروج او به افلاک بود.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۷/۱۱
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی