دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

بهمن امینی

جمعه, ۴ مهر ۱۳۹۹، ۰۹:۳۱ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

#ردای_فاخر_شهادت

آمد و گفت مى‏ خواهم بروم اصفهان. گفتم دو، سه روز باید صبر کنى. اون هم رفت. یک هفته‏ اى گذشته بود که یاد او افتادم. نکند خجالت مى‏ کشد پیش من بیاید. سراغش رفتم ، گفت: دیگر نمى‏ خواهم به اصفهان بروم. چند شب بعد براى سرکشى به سوله‏ ى دسته‏‌ ها رفتم. صداى گریه مى‏‌ آمد، نزدیک شدم. خودش بود. علت را از بچه‏ ها جویا شدم. گفتند: چند شب است که سوله را آب و جارو مى‏ کند و مثل این که منتظر کسى باشد، سر از پا نمى‏ شناسد ، گاهى هم گریه مى‏ کند. در عملیات کربلاى ده، پس از حماسه آفرینى در شکستن خط اول دشمن، جزء اولین شهداء بود که رداى فاخر شهادت، زیبنده‏ ى وجودش گردید. او بهمن امینى بود که دیر آمد و زود از میان ما پر کشید. حدیث حماسه اکبر جوانى. احمد رضا کریمیان ، لشکر ۱۴ امام حسین علیه السلام ، تابستان ۷۵ ، صفحه ۴۸

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۷/۰۴
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی