چشمانمتن را زیبا کنیم (133)
بسم الله الرحمن الرحیم
مصطفی چمران تلکس زد که اگر به ایران بیایم به درد می خورم یا خیر هیچ کس جوابش را نداد تا اینکه یک روز با آیت الله طالقانی صحبت می کردم پیغام داد که بگویم برگردد مصطفی در شب ۲۸ بهمن ۵۷ پس از ۲۰ سال به همراه یک گروه لبنانی وارد فرودگاه مهرآباد تهران شد در همان سفر به خدمت امام خمینی رسید امام به او گفته بود که بماند مصطفی نیامده بود که بماند ولی وقتی این حرف را شنید ماندگار شد
مصطفی از هواپیما پیاده میشود شهر غرق در نور است نگاه به هر طرف میاندازد به یاد ۲۰ سال پیش می افتد روزی که از ایران رفت و شروع به نوشتن می کند مادر هنگامی که فرودگاه تهران را ترک میکردم هنگام خداحافظی گفتی مصطفی من تو را بزرگ کرده ام و با شیره جانم پرورش دادهام و اکنون که میروی از تو هیچ انتظاری ندارم فقط یک وصیت می کنم که خدای بزرگ را فراموش نکن ای مادر پس از ۲۰ سال به میهن عزیز خود باز می گردم و به تو اطمینان می دهم که در این مدت دراز حتی یک لحظه هم خدا را فراموش نکردهام
مصطفی چمران