دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

نماز شب (75)

يكشنبه, ۳۰ شهریور ۱۳۹۹، ۰۸:۲۲ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

نماز شب)

اومد بهم گفت : " میشہ ساعت 4 صبح بیدارم ڪنی تا داروهام رو بخورم ؟ "
ساعت 4 صبح بیدارش ڪردم ،
تشڪر ڪرد و بلند شد از سنگر رفت بیرون ...

بیست الی بیست و پنج دقیقہ گذشت ، اما نیومد ...
نگرانش شدم ؛
رفتم دنبالش و دیدم یہ قبر ڪنده و توش نماز شب می خونہ و زار زار گریہ می ڪنہ !
بهش گفتم :
" مرد حسابی تو ڪه منو نصف جون ڪردی !
می خواستی نماز شب بخونی چرا بہ دروغ گفتی مریضم و می خوام داروهام رو بخورم ؟! "
برگشت و گفت :
" خدا شاهده من مریضم ،
چشمای من مریضہ ، دلم مریضہ ،
من 16 سالمہ !
چشام مریضہ ! چون توی این 16 سال امام زمان عج رو ندیده ...
دلم مریضہ ! بعد از 16 سال هنوز نتونستم با خدا خوب ارتباط برقرار ڪنم ...
گوشام مریضہ ! هنوز نتونستم یہ صدای الهی بشنوم ... "

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۶/۳۰
داود احمدپور

نظرات  (۱)

سلام خسته نباشید 👍😍 خیلی بلاگ خفنی دارید دمتون گرم دوستان یه سایت پیدا کردم مثل اینجا خفن کلی اطلاعات خوب در مورد گوشی بهتون میده تازه میتونید ازشون خرید کنید مهم تر از اینا گارانتی رسمی داره حتما بهش سر بزنید 😍

https://mariatell.com/🛒

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی