امام خامنه ای (173)
بسم الله الرّحمن الرّحیم
در یکی از سفرهایی که مقام معظم رهبری به قم تشریف آوردن صبح روزی بود که یکی از دوستان بزرگوار به منزل ما آمد و فرمود آقا به منزل آقای بهاءالدینی میآید یا برویم به اتفاق ایشان به منزل آقا رفته وارد اتاق شدیم مقام معظم رهبری اظهار لطف و مرحمت فرمود نشستیم آقای بهاءالدینی نشسته بود و آقایانی در خدمت آقا بودند حقیر خدمت مقام معظم رهبری عرض کردم
آقا اگر بعضی از این نشست مجلس خبرگان از رهبری حضرتعالی خبر دادن ما سه سال قبل از فوت امام رحمة الله علیه رهبری شما را در سر میپروراند ایم
فرموند چطور ؟
عرض کردم به واسطه فرموده این مرد و اشاره به آیتالله و بهآءلدینی کردم و در توضیح آن گفتم در سه جمعه پیاپی که بنده در منزل ایشان بودیم این مطلب را فرمودند روزی ابتدا به ساکن فرمودند فلانی قضیه قائم مقامی سر نمی گیرد کسی که ما دل خوش به او هستیم آقای خامنهای است بنده هم عرض کردم بله آقا و رفتم برای اینکه چایی خدمت آقا بیاورم فرموده ایشان را یادداشت کردم جمعه بعدی دوباره فرمودند همین طور که به شما گفتیم اینها میخواهند کاری کنند اما موفق نمی شوند دلخوشی ما به آقای خامنهای است هفته سوم باز به همین مضامین درباره آینده مطلبی فرمودند من نگاهی به چشمهای آقا کردم اقا فرمودند چهبایدکرد؟شما تعجب میکنی اما دید ما این است
چون سخن به اینجا رسید آقایانی که در خدمت آقا بودند خوشحال شدند و تبسم کردند مقام معظم رهبری نگاهی به آیت الله بهاءالدینی کرد ایشان به طور عادی گفته های حقیر را می شنید و سر مبارک در پیش داشت حجت الاسلام حسین حیدری کاشانی