چشمانمان را زیبا کنیم(122)
بسم الله الرحمن الرحیم
در سال دوم دانشگاه استادی داشتیم که مقید بود همه دانشجویان با کراوات سر جلسه امتحان حاضر شوند مصطفی کراوات نزد استاد دو نمره از او کمک کرد و نمره هاش ۱۸ شد مصطفی هم از نظر درسی بی نظیر بود و هم دوست خوب بچه های دانشکده بود در همان سال یکی از همکلاسان سوالی طرح کرد که بهترین دوست شما کیست مصطفی در میان بچه های دانشکده فنی بیشترین رای را آورد مصطفی در سال ۳۶ با بالاترین معدل و به عنوان شاگرد اول از دانشگاه تهران فارغ التحصیل می شود سپس به مدت یک سال در شرکت به کار می پردازد دکتر بهادری نژاد
در دانشکده فنی دانشگاه تهران به عنوان شاگرد ممتاز شناخته شد از بورس تحصیلی استفاده کرد و در سال ۳۸ به خارج رفت در آن روزها خانواده ما توان اینکه او را به مشهد هم ببرند نداشتند چه برسد به این که او را به آمریکا بفرستند ولی مصطفی بورسیه شد و دولت خرج تحصیلش را داد در ضمن در ایران هم امکان ادامه تحصیل وجود نداشت به دانشگاه تگزاس آمریکا رفت و فوق لیسانس گرفت بعد تصمیم گرفت در یک دانشگاه معتبر ادامه تحصیل دهد به دانشگاه برکلی رفت دانشگاه برکلی دانشگاهی بود که به علت سطح بالای علمی عده کمی می توانستند در آن تحصیل کنند مصطفی ادامه تحصیل داد و پایان نامه دکترای خود را در فیزیک پلاسما آماده کرد
دانشگاه تگزاس نیز به سختی کسی را می پذیرد اما او پذیرش می دهند و جالب اینکه همان دانشگاه حاضر میشود مصطفی را به عنوان استاد استخدام کند باید توجه کرد کسی که در دانشگاه تدریس می کند در ابتدا به عنوان استادیار استخدام می شود و تا رسیدن به مرحله استادی باید مراحل مختلفی را پشت سر بگذارد سالها تدریس تحقیق نوشتن کتاب در آمریکا برای اینکه نظر مصطفی را جلب کنند حاضر شدند که از همان ابتدا او را به عنوان استاد استخدام کنند در حالی که در همان دانشگاه پیرمردهایی بودند که پس از سالها تدریس هنوز استاد نشده بودند این موضوع در دانشگاه تگزاس سابقه نداشت مهدی چمران