دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی
آخرین مطالب

حکایت زیبا(116)

جمعه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۹، ۰۹:۱۴ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

 از_آسمان_افتاده

محمد ابراهیم خان معمار باشی ملقب به وزیر نظام مردی زیرک بود و مدتی حکومت تهران را بر عهده داشت. در طول مدت حکومت او شهر تهران در نهایت نظم و آرامش بود. روزی‌ شخصی به ابراهیم خان شکایت کرد که چون عازم زیارت مشهد بودم، خانه‌ام را برای نگهداری به فلان شخص دادم. اما اکنون که مراجعت کردم مرا به خانه راه نمیدهد و می گوید من متصرفم و تصرف قاطع ترین دلیل مالکیت است. ابراهیم خان بر صحت ادعای شاکی یقین حاصل کرد و شخص غاصب را احضار نمود تا اسناد مالکیت را ارائه دهد. آن مرد شانه بالا انداخت و گفت: سند و مدرک لازم ندارد ، خانه مال من است زیرا متصرفم. ابراهیم خان گفت: در تصرف تو بحثی نیست ، فقط می خواهم بدانم که چگونه آن را تصرف کردی؟! او که خیال می کرد ابراهیم خان از صدای کلفت و کلماتی که از ته گلو می گفت از وی حساب می برد با بی پروایی دوباره جواب داد از آسمان افتادم توی خانه و متصرفم. از متصرف مدرک نمی خواهند. ابراهیم خان دیگر تأمل را جایز ندید و فرمان داد او را همان جا به چوب و فلک بستند تا از هوش رفت. پس از آنکه به هوش آمد به وی گفت: میدانی که چرا مجازات شدی؟ برای اینکه من بعد هر وقت خواستی از آسمان بیفتی ، به خانه خودت بیفتی نه خانه مردم...

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۶/۱۴
داود احمدپور

نظرات  (۱)

🍁🍁🍁ممکنه لینک کنید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی