دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

سید ازادگان(14)

پنجشنبه, ۶ شهریور ۱۳۹۹، ۰۷:۱۲ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

چند روز که از بستری شدن حاج آقا ابوترابی در بهداری اردوگاه گذشت و کمی سلامت خود را به دست آورد عراقیها او را به اتاق ۱۶ منتقل کردند انجا کاملاً تحت نظر بود و به همین دلیل سعی میکرد به اتاقهای دیگر نرود تا برای کسی دردسر درست نشود اما اسرای بسیاری به اتاق او رفت و آمد میکردند آنقدر که گاهی مجال نمی یافت استراحتی کند وقتی برخی به این مطلب اعتراض میکردند و میگفتند شما فرصت استراحت ندارید میگفت من چطور به استراحت بپردازم وقتی اسیری با بودن در کنار من خوشحال می شود و لحظاتی از غم های او کاسته می گردد ایشان تلاش می کرد اختلافات اردوگاه ها را از بین ببرد و دوستی و یاری و همکاری را جایگزین آن کند تمام هم و غم خود را این می دانست که فشار چه از جانب عراقیها و چه از جانب دیگر اسرای ایرانی و افراد اردوگاه کم شود حاج آقا می گفت اگر انسانی از ما رنجیده می شود و به طرف عراقی ها میرود باید به گونهای با او صحبت کنیم تا آغوش ما را معمولا این خود بداند و به جای روی نمودن سوی دشمن به سوی ما بازگردد

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۶/۰۶
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی