دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

حکایت زیبا(89)

سه شنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۹، ۰۸:۰۲ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

بهترین_معجون

 

فردى ازدواج کرد و به خانه جدید رفت ولی هرگز نمیتوانست با همسر خود کنار بیاید. آنها هر روز با هم جر و بحث می کردند. روزی نزد یک داروسازی قدیمی رفت و از او تقاضا کرد سمی بدهد تا بتواند با آن همسر خود را بکشد. داروساز به او گفت اگر سمی قوی به تو بدهم که همسرت فورأ کشته شود همه به تو شک می کنند پس سم ضعیفی میدهم که هر روز در خوراک او بریزی و کم کم او را از پای درآورى و توصیه کرد در این مدت تا می توانی به همسرت مهربانی کن تا پس از مردن او کسی به تو شک نکند. فرد معجون را گرفت و به توصیه های داروساز عمل کرد. هفته ها گذشت مهربانی او کار خود را کرد و اخلاق همسر را تغییر داد. تا آنجا که او نزد داروساز رفت و گفت من او را به قدر جانم دوست دارم و دیگر دلم نمی خواهد او بمیرد. دارویی بده تا سم را از بدن او خارج کند. داروساز لبخندی زد و گفت آنچه به تو دادم سم نبود. سم در ذهن خود تو بود و حالا با مهر و محبت آن سم از ذهنت بیرون رفته است. مهربانی موثرترین معجونی است که به صورت تضمینی نفرت و خشم را نابود میکند

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۵/۲۱
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی