خاطراتم (52)
سه شنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۹، ۰۵:۱۲ ب.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
قبل از عملیات مسلم بن عقیل علیه السلام توی سومار بودیم تعدادی از رزمندگان از گردان ها به دلایل مختلف پذیرش نشده بودند آنها را به توپخانه تیپ ۲۷ فرستاده بودند من هم میان ایشان بودم یه جمع ناهماهنگی را تشکیل داده بودیم لطف خدا به واسطه معلم قرآنی شامل حال ما شده بود این آقا مهدی ملکی ما که معلم قرآن بود با برنامه های قشنگ قرآنی جمع ناهماهنگ ما رو به یک جمع متحد و قدرتمندی تبدیل کرد برنامههای قرآنی شامل حفظ قرآن آموزش قرآن و کلاسهای روخوانی و قصه های قرآنی و مسابقات قرآنی بود این قصه چنان برنامه خوبی را بین ما برقرار کرد که بچه ها توی عملیات خوش درخشیدند و تعدادی از بچهها سورههای کوچک قرآن رو حفظ کردند و تعدادی قرآن خواندن را یاد گرفتند و برای من خاطرات قشنگی تو اون روزا ثبت شد
۹۹/۰۵/۱۴