سردار شهید قلنبر(55)
شنبه, ۱۱ مرداد ۱۳۹۹، ۰۸:۴۰ ق.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
عمار گونه
توکل به خدا
قبل از انقلاب برای ساختن نارنجکهای ابتکاری خودمان ، باروتها را توی توپ می ریختیم . فتیله آغشته به کلرات را ناچاری روی چراغ گرم می کردیم و یا داخل قابلمه می گذاشتیم که خشک و برای روز بعد قابل استفاده شود . یک شب فتیله ها روی چراغ آتش گرفت و آتش سوزی بپا شد . با خودم گفتم الان همه می رویم هوا . هیچ کاری از ما ساخته نبود . ساعت دوی بعد از نصف شب از خانه رفتیم بیرون و به خدا توکل کردیم . در نهایت اضطراب و دلواپسی هر لحظه منتظر افنجار بودیم ولی اتفاقی نیفتاد و با وجودی که دور تا دور اتاق باروت ریخته بود . آتش خود به خود خاموش شد . حمید که اعتقاد عجیبی به لطف و مشیت خداوندی داشت ، این معجزه را فقط به خاطر توجه به پروردگار می دانست.
شریفی
۹۹/۰۵/۱۱