علی موحد دانش(1)

بسم الله الرحمن الرحیم
 روی ارتفاعات بازی دراز درگیری بین رزمندگان و بعثی‌ها به تن به تن رسید برای هم نارنجک پرتاب می‌کردند نارنجکی نزدیک علی موحد دانش افتاد ولی سریع آن را قبل از منفجر شدن برداشت و از کانال بیرون پرتاب کند در بیرون کانال توی دست علی منفجر شد علی سریع دست متلاشی شده  را داخل جیب اورکت خود کرد  بر اثر خونریزی با گذر زمان ضعف علی را گرفت دوستان متوجه شدند که جیب علی خونی است و ضعف او را گرفته بود پیگیر شدند  دست او را از بالای مچ محکم بستند تا جلوی خونریزی گرفته شود درگیری تمام شده بود علی را با هلیکوپتر به عقب منتقل کردند و در بیمارستان ولیعصر پادگان ابوذر دست او از موج قطع شد علی با وجودی که آسیب جدی دیده بود میدان نبرد را ترک نکرد تا بر اثر ضعف دوستان او را به عقب منتقل کردند