سردار شهید قلنبر(48)
بسم الله الرحمن الرحیم
عمار گونه
نمایش عزت اسلام
یکی از خوانین بزرگ منطقه محمد خان ملا شاهی بود ، از آن آدمهای شرور . یک روز حمید آمد ایرانشهر. قرار بود با او ملاقات کند .پس از برگشتن دیدم خیلی خوشحال و شاداب است ، پیشنهاد رفتن به استخر را داد و من قبول کردم . در آنجا از او نحوه ملاقات را پرسیدم. گفت : من دراین جلسه احساس کردم که عزت اسلام را به نمایش گذاشته ام و مناعت و برتری ای را که یک فرد مسلمان باید نسبت به مخالفان نظام اسلامی داشته باشد ، دقیقاً نشان دادم . پرسیدم: مگر چکار کردی؟ گفت : وقتی به آنجا رفتم ، دیدم محمدخان با غرور نشسته و منتظر صحبت من است . ولی من سینه را سپر کردم و باحالتی سرافراز نشستم و به آسمان خیره شدم . او منتظر شد که من چیزی بگویم اما سکوت کردم و در جواب نگاههای او چشم از آسمان بر نداشتم . نزدیک نیم ساعت نشستم و فقط به آسمان نگاه کردم . رقیب که این وضعیت را دید ، چهار زانو نشست . با خونسردی نگاهی به او انداختم و او شروع به صحبت کرد و پس از مقدمه چینی و تعارف، پرسید که موضوع از چه قرار است ؟ من قریب سه ربع یا نیم ساعت به معنای واقعی رجز خواندم . از قدرت خودمان و قدرت اسلام و از اینکه ما چطور انقلاب کردیم و چه قدرتی داریم و شما در مقابل ملت هیچ هستید با اقتدار حرف زدم . همانطور که من رجز می خواندم او هی افت می کرد ... تا اینکه در سطح یک آدم معمولی پایین آمد.
مقدس زاده