دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

حکایت زیبا(65)

سه شنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۹، ۱۲:۴۵ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

استخوان آدم بی نماز

شخصی آمد نزد حضرت رسول (ص) شکایت از فقر و نداری کرد حضرت فرمود مگر نماز نمی خوانی عرض کرد من پنج وقت نماز را به شما اقتدا می کنم حضرت فرمود مگر روزه نمی گیری عرض کرد سه ماه روزه می گیرم آن حضرت فرمود امر خدا را نهی و نهی خدا را امر می کنی یا به کدام معصیت گرفتاری، عرض کرد یارسول لله حاشا و کلا که من خلاف فرموده خدا را بکنم حضرت متفکرانه سر به جیب فرو برد ناگاه جبرئیل نازل شد عرض کرد یارسول الله حق تعالی سلام تو را می رساند و می فرماید در همسایگی این شخص باغی هست و در آن باغ گنجشکی آشیانه دارد و در آشیانه او استخوان بی نمازی می باشد به شومی آن استخوان از خانه این شخص برکت برداشته شده است و او را فقر گرفته است حضرت به او فرمود برو آن استخوان را از آنجا بردار بینداز دور آن مرد به فرموده آن حضرت عمل کرد بعد از آن توانگر شد. تحفه الواعظین ج 1 صفحه

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۴/۳۱
داود احمدپور

نظرات  (۱)

۲۴ مهر ۹۹ ، ۱۶:۰۵ مجتبی لطفی

در خصوص این مطلب استخوان، اگر در خانه‌ای یک نف نمازنخواند چه می‌شود؟ در بعضی از خانه‌های متمولین حتی یک نفر هم نماز نمی‌خواند در صورتی که زندگی خوبی هم دارند

پاسخ:
سلام
زندگی کردن با بردگی فرق میکند اماکان دارد وسایل اسایش باشد امکان ارامش مهم است در ضمن قصه ها و اتفاقات پیام میدهند از پیام انها بهره باید جست

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی