دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

حکایت زیبا(46)

پنجشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۹، ۰۴:۰۴ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

حفره_بزرگ_دندان

مردی به دندان پزشک خـود تلفن می کند وبه خاطر وجود حفره بزرگی در یکی از دندان ها از او وقت می گیرد

موقعی که مـرد روی صندلی دندان پزشکی قرار می گیرد ، دندان پزشک نگاهی به دنـدان او می انـدازد و می گویـد: حفـره بزرگی نیست! خوردگی کوچکی است که برای شما پر میکنم.

مرد گفت راستی؟ موقعی‌ که زبانم را روی آن می مالیدم احساس می‌کردم که یک حفره بزرگ است.

دندان پزشک با لبخندی برلب گفت: این یک امر طبیعی است ، چون یکی از کارهای زبان اغراق است! نگذاریم زبان ما از افکارمان جلوتر برود ..

امیرالمومنین علیه السـلام فرمـودند: اَللِّسـانُ سَبُعٌ إِن خُلِّىَ عَنـهُ عَقَرَ ؛ زبان، درنده اى است که اگر رها شـود ، گاز مى گیـرد. نهج البلاغه 'صبحی صالح' صفحه ۴۷۸ ، ح ۶۰

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۴/۱۲
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی