امام خمینی(62)
بسم الله الرحمن الرحیم
سیره امام
ـ وضع سادۀ منزل حضرت امام در قم در طول زندگی، حاکی از قناعت ایشان بود. معروف است که آجرهای پله های حیاط ایشان ساییده شده بود. بنا می گوید تعدادی آجر تهیه شود تا آن آجرهای ساییده شده را عوض کند. حضرت امام می فرمایند: همان آجرهای ساییده شده را پشت ورو بکنید و کار بگذارید.
ـ امام همیشه لباسهایش تمیز بود. لباسهای آخوندی (قبا) را چون زیاد پوشیده و شسته بودند، یقه اش زود پاره می شد و ما که پای درس امام حاضر می شدیم مشاهده می کردیم یقۀ عبای ایشان معمولاً وصله داشت که حاکی از قناعت ایشان بود.
آقای سیداحمد بهاءالدینی
غذای حضرت امام ساده بود. هفته ای یک شب آب دوغ می خوردند یا نان و پنیر و مغزگردو، نان و پنیر و سبزی، چند عدد خرما یا نان و سیب زمینی. ساعت 6صبح هم بعد از نماز و قرآن مقدار کمی صبحانه نان و پنیر میل می کردند.
خانم کبری بیطرف
ـ موقعی که خدمت امام می رسیدیم و سینی غذایشان را می بردیم داخل اتاق، امام می گفتند: آن لامپ را خاموش کنید، منظورشان لامپ راهرو بود که حالا مثلاً چون وارد اتاق شدیم آن لامپ راهرو لازم نیست که روشن بماند. امام تا این اندازه از اسراف و زیاده روی پرهیز داشتند.
امام وقتی می دیدند شیرآب چکه می کند ناراحت می شدند و می گفتند این شیرآب را سفت ببندید تا چکه نکند و آب هدر نرود. جوراب های امام که پاره می شد، دور نمی انداختند، بلکه می فرمودند بدوزند یا وصله کنند.
روزی خبرنگاری پرسید امام غذایشان چیست و شما معمولاً چه غذایی برای ایشان تدارک می بینید؟ پاسخ دادم که امام هر روز ناهار آبگوشت می خورند و شبها نان و پنیر و انگور یا نان و پنیر و خربزه و یک لیوان دوغ.