دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

امام خمینی(56)

جمعه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۹، ۱۰:۰۹ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

سیره امام

‏24ـ‏‏ هر موقع می خواستیم برای حضرت امام وسیله ای بخریم، به ما‏‎ ‎‏می فرمودند: هنگام خرید با فروشنده جنس، طی کنید که ما حق پس دادن آن‏‎ ‎‏را داشته باشیم. چون بارها اتفاق می افتاد که ما وسیله ای را برای امام‏‎ ‎‏می خریدیم و خدمتشان می بردیم و ایشان می فرمودند: گران قیمت است و ما‏‎ ‎‏آن را پس می دادیم.‏

‏‏25ـ‏‏ روزی امام فرمودند: عینک مرا بدهید می خواهم مطالعه کنم. وقتی عینک‏‎ ‎‏ایشان را از روی میز برداشتم، دیدم مقداری گرد و غبار روی شیشه های آن‏‎ ‎‏نشسته است. یک دستمال از جعبه دستمال کاغذی روی میز برداشته و عینک‏‎ ‎‏را تمیز کردم و به امام دادم. ایشان عینک را به چشمشان زدند. من بی توجه‏‎ ‎‏قصد داشتم آن دستمال را مچاله کرده و دور بیندازم که امام متوجه شدند و‏‎ ‎‏فرمودند: آقای انصاری، اگر شما برای آن دستمال مورد مصرف ندارید، به من‏‎ ‎‏بدهید، این دستمال هنوز جای مصرف دارد و نباید دور انداخته شود. به نظر‏‎ ‎‏من ایشان دائم المراقبه بودند که مبادا مسئولیتی که داشتند سبب بسط و توسعه‏‎ ‎‏در زندگیشان شود و اقدامی انجام دهند که تشریفات تلقی شود. ‏

‏‏26ـ‏‏ یک روز امام آمدند در حسینیۀ جماران و ملاحظه کردند که در طبقه بالا‏‎ ‎‏کارگران مشغول گچکاری هستند. امام با عصبانیت بیرون آمده و فرمودند:‏‎ ‎‏بگذارید من بمیرم و بعد شما این کارها را انجام دهید.‏

‏‏27ـ‏‏ اوائلی که امام به جماران آمدند، روزی فرمودند: خاطرم جمع نیست که‏‎ ‎‏آیا در این خانه که می مانم صاحبانش راضی هستند یا خیر؟ خوب است بیایند‏‎ ‎‏تا با هم صحبتی داشته باشیم. آقای امام جمارانی و برادرش و اعضای خانواده‏‎ ‎‏آمدند. امام اول با مردها صحبت فرمودند که شما راضی هستید یا خیر؟ آنها‏‎ ‎‏در مقابل امام خیلی تعارف کردند که شما به ما و فامیل و به محل ما افتخار‏دادید، ما تا قیامت از این موهبت الهی قدردانی می کنیم. امام فرمودند: این‏‎ ‎‏تعارفات را کنار بگذارید و جدی بگویید آیا رضایت دارید یا خیر؟ باز‏‎ ‎‏توضیح دادند و اظهار رضایت کردند. امام آنگاه فرمودند حالا به زنها بگویید‏‎ ‎‏بیایند. خانم ها آمدند. امام مجدداً از آنها سؤال کردند که ممکن است شما به‏‎ ‎‏چیزی در زندگی علاقمند باشید و دوست نداشته باشید جای دیگری بروید.‏‎ ‎‏آنها نیز به نوبه خود اظهار رضایت کردند. آنگاه امام فرمودند حالا می مانم.‏

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۳/۲۳
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی