دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

سید مرتضی اوینی (54)

جمعه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۹، ۰۲:۰۷ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

تشییع با شکوه

اواخر فروردین ماه بود، پیکر خونین و خسته سید مرتضی بر دوش امت حزبالله در مقابل حوزه هنری تشییع میشد،در همین لحظه اتومبیل حامل مقام معظم رهبری در خیابان سمیه ایستاد،آقا برای ادای احترام به شهید علیرغم مسائل امنیتی از ماشین پیاده شد،کنار پیکر سرباز دلخسته خویش ایستاد، و زیر لب زمزمه نمود، «انا لله و انا الیه راجعون» نگاهی به اطراف انداخت، در جست و جوی خانواده شهید بود. آقا آرام و بیصدا در حالیکه چشم به تابوت سید مرتضی دوخته بود، به راه افتاد خیابان سمیه هنوز صدای گامهای آهسته مقام معظم رهبری را به دنبال پیکر سربازش در ذهن دارد.

و چه سخت است،که سربازی را در مقابل چشمان مولا و مقتدایش به خاک بسپاری، و چه بغضی در دل دارد، سالاری که فرزند،سرباز و سردار فاتح قلبش را به خاک میسپرد.

 

منبع : کتاب راز خون

موافقین ۰ مخالفین ۱ ۹۹/۰۳/۱۶
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی