دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

ربیع القران(28)

جمعه, ۲ خرداد ۱۳۹۹، ۰۲:۱۷ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

۱- حضرت امام در جلسه با محسن رضایی قبل از عملیات فتح المبین گفتند که  اول مشورت هایتان را بکنید و بعد اگر در موردی ابهام داشتید، به قرآن استخاره کنید.
۲- در عملیات فتح المبین، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پس از بازگشت از ملاقات با امام با فرماندهان ارتش وسپاه مشورت کرد و با فرمانده وقت ارتش، برادر علی صیادشیرازی مشترکا تصمیم به انجام عملیات گرفتند. لحظاتی پس از آن که دستور عملیات صادر و رمز آن اعلان شد، فرمانده سپاه پاسداران دوران دفاع مقدس به قرآن مراجعه کرد که آیاتی از سوره فتح آمد.
۳-در هیچ عملیاتی در دفاع مقدس با استخاره تصمیم گیری نشده است، ولی همیشه از قرآن کمک گرفته شده است.
۴-فرماندهان سپاه، در هر عملیاتی برای رسیدن به تصمیم و انجام عملیات ده ها جلسه میگذاشتند

عملیات «فتح المبین» پس از برنامه ریزی های فراوان، در چهار مرحله و از چهار جبهه طرح ریزی و نخستین طرح عملیاتی شماره 1 فتح المبین در اواخر دی ماه همان سال آماده شد. این طرح در 13 بهمن ماه در یک نشست مشترک بین فرماندهان سپاه و ارتش به یگان های عمده اجرایی ابلاغ و متعاقب دریافت اطلاعات جدید، در 30 بهمن همان سال بازنگری شد تا طرح شماره 2 در 13 اسفند ارائه شود. 

این در حالی بود که تحمیل چند شکست به صدامیان، متحدان وی را به شدت نگران کرده و موجب شده بود با تمام قوا برای حمایت از وی پا پیش بگذارند. در نتیجه این اتفاقات، صدامیان از در پیش بودن عملیات ایران آگاه شده و کوشیدند با عملیات پیش دستانه در بعد از ظهر 29 اسفند سال 60، در دو محوری که انتظار عملیات ایرانیان در آن را داشتند، پیشروی کرده و معادلات را به گونه ای به نفع خود تغییر دهند که مانع از تحمیل شکست دیگری به خود شوند.

اتفاقی که برخی تردیدها را در خصوص شروع عملیات موجب شد و به دنبال آن، محسن رضایی، فرمانده کل سپاه که برای شروع عملیات راهی مناطق عملیاتی شده بود، با یک فروند جنگنده به خلبانی سرهنگ حق شناس راهی تهران شده و به دیدار امام شتافت که در آن دیدار، رهبر کبیر انقلاب از وی خواست با همرزمانش مشورت کند.

پیامی که بر اساس آن، ساعاتی بعد فرماندهان ارتش و سپاه در قرارگاه مرکزی کربلا به شور و مشورت نشستند و نزدیکی های اذان صبح روز بعد به این نتیجه رسیدند که عملیات را به اجرا درآورند. عملیاتی که با رمز «بسمالله الرحمن الرحیم، بسم الله القاصم الجبارین و یا زهرا(س)»، در سی دقیقه بامداد روز دوم فروردین ماه سال 61، از چهار محور توسط چهار قرارگاه «قدس»، «نصر»، «فجر» و «فتح» با همراهی گردان هایی از ارتش و سپاه آغاز شد تا بزرگترین ضربه بر پیکره ماشین جنگی صدام وارد آید.

رویدادی که هرچند صدامیان انتظار وقوعش را داشتند و برای پیشگیری از آن، دست به عملیات های پیش گیرانه نیز زده بودند، اما انتظار وقوعش از چهار محور را نمیکشیدند و حین عملیات نیز هر چه کوشیدند با پاتک های پی در پی و به کارگیری توان تدافعی و تهاجمی خود مانع از وقوعش شوند، نتوانستند کاری از پیش ببرند تا در نتیجه با اجرای مرحله چهارم عملیات فتح المبین در روز دهم فروردین ماه، حدود سه لشکر بعثی نابود شده، بیش از بیست و چند هزار بعثی به هلاکت رسیده و حدود 15 هزار تن از ایشان به اسارت درآید و از همه مهم تر، حدود 2500 کیلومتر از مناطق تحت اشغال ایشان، آزاد شود.

اهدافی که هرچند تحققشان بسیار غرور آفرین و مسرت بخش بود، در سایه آنها، اهداف بزرگتری قرار داشت که تحققشان در نتیجه موفقیت های این عملیات، ممکن به نظر می‌رسید. از جمله دور کردن محورهای ارتباطی بسیار مهمی مانند اهواز-دزفول از برد مفید توپخانه دشمن که یکی از کلیدی ترین ملزومات برای اجرای عملیات آزادسازی خرمشهر و بازپس گیری مساحت بزرگتری از خاک تحت اشغال خوزستان بود.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۳/۰۲
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی