دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

سید مرتضی اوینی (38)

سه شنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۱۱:۵۳ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

دفتر سپید, قلمی سرخ

 

به چشمانش که نگاه کردم،

تبلور ایمان را یافتم

سر بر خاک که مینهاد،

هقهق اشک بود و نالههای بیقرار

درست از همانجا حضور خدا را حس میکردی

لحظه لحظه رسیدن به قرب الهی را

خاکی و متواضع با لباس ساده بسیج

دست در دست دلاوران از حماسه سازان گفت،

زمان گذشت و زمانه عوض شد. اما سید هنوز با دهان روزه و دعای زیر لب از سفرهای سبز آسمانی شاهدان جان بر کف، بر دفاتر سپید با قلمهای

سرخ مینوشت.

منبع: کتاب همسفر خورشید

راوی: دالایی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۲/۳۰
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی